سوزان لی که یک طراح مد انگلیسی است، موفقشده با استفاده از میکروارگانیسمها، محلول چای سبز شیرین و سلولز بافتی چرممانند را تهیه کند که میتواند در تولید لباسهای گوناگون مورد استفاده قرار بگیرد.
تا به حال خیاطی ندیدهایم که با میکروارگانیسمها سر و کار داشته باشد اما سوزان لی که طراح مد است، برای اولینبار پارچهها را به سمت تولید آزمایشگاهی و پاک آنها آنهم با استفاده از باکتریها سوق میدهد. نیوساینتیست مصاحبهای با خانم لی ترتیب داده تا ببیند چطور میشود محلول چای سبز و شکر را به پارچهای بادوام تبدیل کرد؟
فرآیند تولید این پارچه عجیب چگونه است؟
محلول چای سبز و شکر به محیط کشت سلولزی اضافه میشود. در این محیط باکتریها، مخمرها و میکروارگانیسمهای دیگری مشغول رشد و تکثیر هستند. باکتریهای این محیط ظرف مدت سههفته رشتههای سلولز را به هم میبافند و در نتیجه لایهای به قطر تقریبی 15میلیمتر روی محلول را خواهد پوشاند. باید این لایه از محیط جدا، در آب سرد شسته و حدود یکهفته روی یک سطح چوبی خشک شود. در خلال این هفته قارچها روی لایه باکتریایی شروع به رشد میکنند و دوام و استحکام آنرا افزایش میدهند.
این فرایند در نهایت به 1ماه وقت نیاز دارد که در مقایسه با مراحل کشت و برداشت پنبه و تولید پارچههای نخی به مراتب کوتاهتر است.
تحقیقات نشان میدهند میتوان با استفاده از چند تار مو به سادگی تغییر ریتم شبانهروزی بدن را تشخیص داد و از ادامه اختلالهایی که میتوانند به ابتلا به انواع بیماریها حتی سرطان منجر شوند، جلوگیری کرد.
اگر نگران هستید که شیوه زندگیتان چندان تطابقی با ساعت بیولوژیک بدن شما نداشته باشد، به تنها چند تار مو برای رسیدن به جواب نهایی نیاز خواهید داشت.
این چرخه همیشگی 24 ساعت طول میکشد و فعالیتهای بیوشیمیایی بدن ما هستند که ریتم شبانهروزی آنرا آغاز و هدایت میکنند. این ریتم که الگوهای خواب را در ما شکل میدهد و تولید هورمونها، پاسخهای ایمنی و ترمیم بافتها را تنظیم میکند توسط درجات متفاوتی از نور روز کنترل خواهد شد.
اختلال در این ریتم شبانهروزی میتواند به محرومیت از خواب منتهی شود و خطر ابتلا به بیماریهای متعددی، حتی انواع سرطان را افزایش دهد.
این ریتم توسط ژنهایی حفظ میشود که فعالیت آنها به وسیله تولید ار.ان.ای پیامبر نظارت خواهد شد.
به گزارش نیوساینتیست، مطالعات ماکوتو آکاشی و همکارانش در دانشگاه یاماگوچی در ژاپن نشان میدهد میتوان با استفاده از 5 تار مو یا 3 عدد از موهای ریش به سلولهای کافی برای نظارت بر سطح ار.ان.ای تولیدشده در بدن و ریتم شبانهروزی بدن فرد دست یافت.
این گروه آزمونهایی نیز برای افرادی که به صورت گردشی و در شیفتهای گوناگون کار میکنند، ترتیب دادهاند. این آزمونها که به مدت 3 هفته ادامه داشته است، نشان میدهد با اینکه الگوی خواب این افراد تا 7 ساعت تغییر میکرده اما ساعت بیولوژیک بدن آنها نهایتا تغییری 2 ساعته خواهد داشت.
این تیم امیدوارست استفاده از این روش نظارتی ساده بتواند با بررسی ریتم شبانهروزی افراد از اختلال در خواب و بیماریهای مرتبط با آن بکاهد.
یک شرکت ژاپنی دستگاهی را اختراع کرده است که می تواند زباله های پلاستیکی را دوباره به نفت تبدیل کند. به گزارش خبرگزاری مهر، ساخت پلاستیک، سالانه 7 تا 8 درصد از تولید جهانی نفت را به خود اختصاص می دهد این درحالی است که تبدیل پلاستیک به مواد اصلی تشکیل دهنده آن فرایند بسیار دشواری است. اکنون شرکت ژاپنی "بلست" دستگاهی را اختراعی کرده است که می تواند با یک کیلوگرم پلاستیک و یک کیلووات برق تقریبا یک لیتر نفت سوخت به دست آورد. مزیت این دستگاه در این است که در این فرایند هیچ دی اکسید کربنی در اتمسفر منتشر نمی شود. هرچند باید انتشار دی اکسید کربن مرتبط با تولید برق را در نظر گرفت. تمام این فرایند در مخزن گرمی انجام می شود و خروجی فرایند، نفت سوخت است. از نفت سوختی که از پلاستیک مشتق شده است می توان بنزین و گازوئیل به دست آورد. براساس گزارش سافت پدیا، این دستگاه با تبدیل دوباره پلاستیک به نفت تنها می تواند پلی اتیلن و پلی پروپیلن را به دست آورد در حالی که نمی تواند پلى اتیلن ترفنات را که به طور معمول برای تولید بطریهای پلاستیک آب و نوشابه استفاده می شود تولید کند. مقامات شرکت بلست، این دستگاه نوآورانه را راه حل آینده مبارزه با آلودگیهای زیست محیطی ناشی از پلاستیک دانسته و اظهار داشتند: "آشپزخانه های ما حوضچه نفتی آینده خواهند بود." |
صورتش باقی بماند یا بخواهد چشمهایش را بزرگتر از حد معمول کند یا مثلا توی لبهایش آنقدر چربی بگذارد که 2 برابر اعضای دیگر صورتش شوند یا تعدادی از دندههایش را از قفسه سینهاش بیرون بکشد تا کمرش باریکتر شود؟
پاسخ ما به همه این پرسشها مثبت است چون بیماری روانی بدریختانگاری بدن به جای آن که شما را پیش روانپزشک بفرستد، شما را همنشین همیشگی مطب جراحان زیبایی میکند.
ادامه مطلب ...محققین دانشگاه استنفورد این بار با دو نیم کردن مولکول دی.ان.ای و جایگزین کردن نیمی از آنها با مولکولهای فلورسانت، به حسگر بویایی الکترونیکی جدیدی دست یافتهاند که میتواند هر بویی را تشخیص دهد.
حس بویایی یکی از پیچیدهترین حواس انسان و اغلب حیوانات است که با وجود این که سیستم به ظاهر چندان گستردهای در مقایسه با بسیاری حواس دیگر ندارد، اما همیشه اعجابآور بوده است. این که بینی انسان میتواند این همه بوهای مختلف را از هم تشخیص بدهد، توانایی تحسینبرانگیزی است و برای دانشمندان ساخت ابزاری که بتواند این توانایی را تقلید کند، ساده نبوده است. اما پاپساینس این بار گزارش از مطالعهای تازه میدهد که محققین آن معتقدند توانستهاند بینی الکترونیکی جدیدی بسازند که قابلیتهای بویاییاش با بینی انسان برابری میکند و هر بویی از بوی شیر فاسد گرفته تا بوی دود حاصل از انفجار را تشخیص میدهد.
بر اساس این گزارش، محققین دانشگاه استنفورد مدعی شدهاند که با استفاده از چارچوب مولکولهای دی.ان.ای و مولکولهای فلورسانت، به روشی تازه برای ساخت حسگرهای بویایی دست یافتهاند که میتواند تحولی در این زمینه ایجاد کند و ساخت این قبیل حسگرها را خیلی هم ساده کند.
مولکولهای دی.ان.ای، اگر از کتابهای دوران تحصیل به یاد داشته باشید، مولکولهایی هستند به شکل یک نردبان پیچخورده که هر پله از این نردبان، دو مولکول به هم متصل دارد و در مجموع چهار ماده، پلههای نردبان تابدار مولکول دی.ان.ای را تشکیل میدهند.
در این مطالعه جدید، محققین استنفورد یک طرف مولکول دی.ان.ای را برداشتهاند و در واقع آن را به دو نیم تقسیم کردهاند و به جای نیمه برداشته شده، مولکولهای فلورسانت را جایگزین کردهاند. به گفته آنها، مولکول به دست آمده میتواند در مجاورت مواد مختلف، عکسالعمل نشان بدهد و از آن جا که پلههای نردبان میتوانند از چهار ماده ساخته شده باشند، هر حسگری که با این روش تولید شود، میتواند چهار بوی طبیعی اصلی را تشخیص بدهد.
علوم شهروندی بخش تازهای از علم است که از قدرت تشخیص مردم و پردازش ابزارهای همراه و در دسترس عموم مردم برای گردآوری اطلاعات و تحلیل حجم عظیم اطلاعات خام استفاده میکند. نرمافزارهای جدید، این قابلیت را بیشاز پیش تقویت کردهاند.
«همه چیز با یک تصادف آغاز شد.» این گفته دیوید بیکر، بیوشیمیست دانشگاه واشنگتن است. سال 2005 / 1384 بود و گروه وی مشغول انجام یک پروژه با استفاده از روش پروژههای محاسباتی توزیع شده بودند. در این روش داوطلبان بخش کوچکی از یک نرمافزار را بارگذاری میکنند و اجازه میدهند رایانه آنها هنگامی که قاعدتا باید خاموش باشد، به صورت فوقبرنامه محاسبات پروژه را انجام دهد.
به گزارش نیچر، برنامه بارگذاری شده مربوط به مساله بغرنج و معروف پیچ خوردن پروتئینها بود: تعیین نحوه اینکه چطور یک زنجیره خطی از اسیدهای آمینه به صورت سهبعدی پیچ میخورد تا میزان تنش و کرنش داخلی خود را به حداقل برساند. به این ترتیب میتوان شکل طبیعی احتمالی پروتئینها را مشخص کرد. در صورت تمایل شرکتکنندگان در این پروژه میتوانستند هنگامیکه رایانه آنها مشغول پیچ و تاب دادن به پروتئینها بود تا ساختار موردنظر را به دست آورد، تغییر شکل پروتئین را بهشکل اسکرینسیور رایانه خود مشاهده کنند.
به گفته بیکر هزاران نفر برای اجرای این پروژه که Rosetta@home نامیده میشد ثبتنام کردند. این تعداد داوطلب مایه افتخار بود، اما آنچه باعث شگفتی شد، این بود که داوطلبان پروژه روزتا خیلی زود گلایههای خود را نسبت به پیشرفت فوقالعاده کند تصاویر نمایشگرها آغاز کردند. بیکر میگوید: «مردم خطاب به ما میگفتند که ما به راحتی میتوانیم تشخیص دهیم که به این روش چطور میتوان بهترین ساختار را به دست آورد.»
به گفته بیکر چنین مسالهای کاملا معلوم بود. حتی یک پروتئین کوچک میتواند صدها اسید آمینه داشته باشد، بنابراین رایانهها مجبور هستند از میان هزاران درجه آزادی ممکن به آهستگی پیش بروند تا به یک وضعیت انرژی بهینه برسند. اما انسان به برکت داشتن استعداد نتیجهگیری در خصوص ساختارهای فضایی، اغلب میتواند راهحل را به صورت حسی پیدا کند.
توانایی برتر انسانی
با درک چنین شانس غیرمنتظرهای، بیکر از تعدادی از همکاران خود در زمینه علوم رایانه کمک گرفت. در اواسط سال 2008 / 1387 آنها توانستند نسخه جدید برنامه روزتا را تولید کنند که نه تنها به کاربران اجازه میداد در محاسبات پروژه همکاری کنند، بلکه به آنها این انگیزه را میداد که از طریق شرکت در یک بازی آنلاین، خودشان نیز محاسبات را انجام دهند. در بازی Foldit که به همین منظور خلق شده بود، بازیکنان از طریق خم کردن و پیچاندن پروتئینها با یکدیگر به رقابت، همکاری، خلق و توسعه استراتژی و البته جمعآوری امتیازهای بازی و رفتن به مراحل بالاتر میپرداختند.
نکته جالب این بود که این کار جواب داد. بهتازگی بیکر و همکارانش مدارکی را منتشر کردند که نشان میداد برترین بازیکنان Foldit میتوانند پیچاندن پروتئینها را بهتر از یک رایانه انجام دهند. با همکاری یکدیگر، این بازیکنان برتر اغلب استراتژیهای جدیدی را برای پیچ دادن پروتئینها خلق میکردند. بیکر که بخشی از بهترین تاکتیکهای انسانی خلق شده را مجددا وارد الگوریتم برنامه کرده است، میگوید: «در بیرون از برنامه حجم باورنکردنی از قدرت محاسبات انسانی وجود دارد که ما مشغول سرمایهگذاری بر روی آنها و استفاده از مزایای آن هستیم.»
ادامه مطلب ...●چشم انداز بیماری
راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات ذهنی چاپ چهارم تجدید نظر شدهDSM-IV-TR اختلال شخصیت وابسته را این چنین توصیف می کند: نیاز فراگیر و مفرط به حمایت شدن که به رفتار سلطه پذیری، وابستگی و ترسهای جدایی منجر می شود. این اختلال در اوایل بزرگسالی آغاز و در زمینه های گوناگون ظاهر می گردد. و با پنج مورد (یا بیشتر) از موارد زیر مشخص می شود:
▪ بدون راهنمایی و اطمینان بخشی مفرط دیگران در تصمیم گیریهای روزمره دچار مشکل می شوند. - نیاز دارند که دیگران مسئولیت بیشتر زمینه های مهم زندگی آنها را بپذیرند.
ادامه مطلب ...نوعی از گلبولهای سفید در موش، سیستم ایمنی را به طور خاص بازداری میکند. از آنجا که انسان هم این سلولها را به طور طبیعی در بدن دارد، با دستکاری آنها میتوان پس زدن عضو پیوندی را به تاریخ فرستاد
با وجود پیشرفتهای شایان توجهی که تا به حال در زمینه پیوند اعضا صورت گرفته است، مسئله پس زدن عضو پیوندی توسط بدن فرد گیرنده هنوز در این گونه اعمال جراحی مشکل میآفریند. در واقع، وقتی یک عضو جدید وارد بدن فرد میشود، سیستم ایمنی بدنش با آن مثل یک جسم خارجی رفتار میکند و سعی میکنند آن را نابود کند، همان کاری که با باکتریهای مضر و مانند آن انجام میدهد.
نیوساینتیست گزارش جدیدی در مورد یافتهای تازه در این زمینه منتشر کرده است. بر اساس این گزارش،محققین اسپانیایی موفق شدهاند نوعی از سلولهای خونی را کشف کنند که در بدن موشها، پاسخ ایمنی را سرکوب و بازداری میکند.
این سلولها که سلولهای تی کشنده طبیعی یا به طور اختصاری NKT نامیده میشوند، نوعی از گلبولهای سفید خون به حساب میآیند که به کنترل سیستم ایمنی کمک میکنند.
نکته قابل توجه در مورد این سلولها، این است که آنها فقط درون جگر موشها فعالیت میکنند و روی سیستم ایمنی سایر قسمتهای بدن آنها هیچ تاثیری ندارند. ژنهای خاصی در ژنتیک موشها، به واسطه سلولهای تنظیمکننده، این سلولهای تی کشنده طبیعی را تنظیم میکنند. محققین دستهای از این تنظیمکنندهها را با فلورسانت علامتگذاری کردند و آنها را دوباره به درون بدن موش فرستادند. تمام آنها روانه جگر شدند و به هیچ نقطه دیگری از بدن موش نرفتند.
به گفته محققین، این سلولها درون بدن انسان هم وجود دارند، بنابراین شاید با کمی دستکاری، بتوان فعالیتهای آنها به گونهای تنظیم کرد که سیستم ایمنی بدن را در مناطق مورد نیاز بازداری کنند تا اعضای پیوندی را پس نزند. اگر این محققین موفق شوند، به دستاوردی حیاتی در این زمینه رسیدهاند.
کارشناسان معتقدند تعداد زنان باردار دارای اضافه وزن در حال افزایش است و در بعضی از کشورها به حالت اپیدمی رسیده است.
به همین دلیل موسسه ملی بهبود سلامت (نایس) توصیه کرده است که زنانی که تصمیم به فرزنددار شدن دارند قبل از بارداری خود را به وزن سالم برسانند. همچنین از آنها خواست از خوردن بیشتر غذا در دوران بارداری با این تصور که فرزند آنها نیز به اندازه یک انسان کامل نیاز به غذا دارد بپرهیزند.
در حال حاضر تقریبا نیمی از زنان باردار دارای اضافه وزن هستند که این موضوع میتواند به جنین آنها آسیب وارد کند.
این سازمان به دنبال کاهش میزان چاقی در بین زنان باردار است و تصمیم دارد سیاستهای کاهش وزن و ورزش کردن را قبل، در هنگام و بعد از بارداری گسترش دهد.
با کشف یک جهش ژنی موثر در بروز بیماری پارکینسون امیدهای تازهای برای درمان این بیماری در بین دانشمندان به وجود آمده است.
محققان مولکولی را کشف کردند که باعث مرگ سلولهای مغزی شده و در نهایت منجر به بروز بیماری پارکینسون میشود. به این ترتیب دانشمندان امیدوارند بتوانند با انجام مطالعات بیشتر راهی برای متوقف کردن فعالیت این مولکول پیدا کنند.
این کشف جدید به عنوان یک قدم فوقالعاده برای این بیماری مطرح شده است که بیش از 120 هزار نفر را در انگلستان به خود دچار کرده است. هر سال 10 هزار نفر به این تعداد اضافه میشوند.
پارکینسون یک بیماری حرکتی است که در آن هماهنگی بین عضلات از بین میرود و بدن بدون کنترول شروع به لرزیدن میکند.
در مغز این بیمای با از بین بردن سلولهای عصبی شناخته میشود که مسوولیت کنترل حرکات بدن را به عهده دارند.
یک شخص مبتلا به پارکینسون زمانی که 80 درصد از این سلولها از بین بروند علائم بیماری را از خود نشان میدهد و به همین دلیل ممکن است افرادی هم اکنون به این بیماری مبتلا باشند اما از آن آگاهی نداشته باشند.
اکنون دانشمندان موفق به کشف مولکولی شدند که مسوول مرگ سلولهای عصبی است و معتقدند میتوان با ساخت داروهای جدیدی از بروز این معضل جلوگیری کرد.
بیماری پارکیسنون معمولا در افراد بالای 60 سال ظهور پیدا میکند اگرچه که یک بیستم مبتلایان به این بیماری زیر 40 سال سن دارند.
درمانهای فعلی برای این بیماری به طور موقت علائم آن را کاهش میدهند، اما میتوانند عوارض ناخوشایندی داشته باشند، علاوه بر آن که نمیتوانند از مرگ سلولهای مغزی پیشگیری کنند.
فناوری نانو، با تمام فوایدی که دارد، میتواند کشنده هم باشد. اما اگر بتوانیم تاثیر هر نانوذره بر بدن را پیشبینی کنیم، میتوانیم از فاجعههای مرگبار جلوگیری کنیم و به بهترین شکل از نانو بهره ببریم
نانوذرهها ویژگیهای جالب و البته متعددی دارند که ما هنوز بسیاری از آنها را نمیدانیم. آنها در خیلی موارد مفید به نظر میرسند، اما نشان دادهاند که میتوانند خطرناک هم باشند در حدی که با آسیب رساندن به سیستمهای زیستی بدن افراد باعث مرگ آنها بشوند.
سال گذشته در کشور چین، دو زن عنوان اولین قربانیان فناوری نانو را به خود اختصاص دادند. این دو نفر بر اثر نفوذ نانوذرههای به کار رفته در رنگ محل کارشان به ریهها و توقف عملکرد سیستم تنفسیشان جان خود را از دست دادند. اما چهطور میتوان از این آسیبها جلوگیری کرد؟
بر اساس گزارش پاپساینس، گروهی از محققین کارولینای شمالی روشی برای مدلسازی نحوه تعامل نانوذرهها و سیستمهای زیستی پیدا کردهاند. بدین ترتیب آنها برای اولین بار روشی برای پیشبینی تاثیر این ذرات بر بدن انسان در اختیار پزشکان و محققین حوزه فناوری نانو قرار دادهاند.
وقتی نانوذرهها به بدن وارد میشوند، اغلب به سرعت به پروتئینها و اسیدهای آمینه میچسبند و همین مولکولها مسیری که این ذرات در بدن خواهند پیمود را مشخص میکنند. این که ذرات به چه مولکولهایی بچسبند، به اندازه و ویژگیهای سطحی ذرات بستگی دارد.
محققین بر این اساس، با استفاده از مواد شیمیایی گوناگون، اندازه و ویژگیهای نانوذرات مختلف را مورد سنجش قرار دادند و بعد همبستگی این اطلاعات را با نوع مولکولهایی که نانوذرههای مختلف به آنها میچسبند بررسی کردند. بدین ترتیب آنها برای هر نانوذره پرونده کاملی درست کردند. حالا، با استفاده از این پروندهها، میتوان پیشبینی کرد که هر نانوذره چه مسیری را در بدن یک فرد ممکن است بپیماید، فقط کافی است که اطلاعات مربوط به اندازه و ویژگیهای آن نانوذره موجود باشد.
این دانستهها نه فقط خطرات نانوذرهها را برای انسانها کم میکند، بلکه ممکن است به سیستمهای انتقال دارو درون بدن بیماران هم کمک کند و به روشی تازه برای رساندن داروی مورد نظر به بافت یا اندام هدف منتهی شود. اگر این اتفاق بیافتد، عوارض جانبی بسیاری از داروها بر طرف خواهند شد
آسیب شناسان اجتماعی، عمق و میزان فراگیری یک پدیده را دو شاخصه مهم برای ارزشگذاری در مورد آن پدیده ارزیابی می کنند. بنابراین موضوعی همچون معضل دوجنسیتی در کشور ما با فراگیری جمعیتی ۸۰۰ تا ۲ هزار نفر، چندان جالب توجه کارشناسان و نیز مسئولان ذی ربط نخواهد بود، چرا که قواعد علمی جامعه شناسی هم مسئله را با این میزان گستردگی، در خور توجه یا لااقل در حد اولویت های بالا تشخیص نمی دهد. شاید به همین دلیل ساده باشد که چنین پدیده ای در ایرن متولی ویژه ای ندارد، اما اگر این پدیده به عمق و گسترش آسیب ها و آفات اجتماع دامن بزند و نقش یک کاتالیزور را بازی کند، چه؟
ادامه مطلب ...●چشم انداز بیماری
راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات ذهنی چاپ چهارم تجدید نظر شده DSM-IV-TR اختلال شخصیت نمایشی را چنین شرح می دهد: یک الگوی فراگیر هیجان پذیری و توجه طلبی که از اوایل بزرگسالی آغاز شده و در زمینه های گوناگون دست کم با پنج مورد (یا بیشتر) از موارد زیر مشخص می شود:
▪در موقعیتهای که مرکز توجه نیست، ناراحت باشد و در رنج و مشقت به سربرد.
▪ تعامل با دیگران اغلب با رفتار نامناسب تحریک کننده یا اغواکنندهٔ جنسی مشخص می شود.
ادامه مطلب ...● واژگان:
▪ اختلال شخصیت اسکیزوئید:
در کسانی تشخیص داده میشود که عمری را در کنارهگیری از اجتماع گذراندهاند. احساس ناراحتی آنها در روابط اجتماعی، درونگرایی، و عواطف محدود و کند آنها قابل توجه است. شخصیتهای اسکیزویید در نظر دیگران افرادی مردم گریز، منزوی، یا تنها هستند.
▪ اختلال شخصیت اسکیزوتایپی:
شخص مبتلا به این اختلال کسی است که حتی در نظر مردم عادی هم عجیب و غیرعادی است. تفکر سحرآمیز، عقاید انتساب ، اشتباه حسی و مسخ واقعیت قسمتی از دنیای روزمره این بیمار است.
▪ اختلال شخصیت مرزی:
بیماران مبتلا به این اختلال در مرز بین نوروز و سایکوز(روانپریشی) قرار گرفته و با بیثباتی فوقالعاده عاطفه، خلق، رفتار، روابط شیئی و تجسم نفس مشخص هستند.
▪ روانپریشی (psychosis):
روانپریشی (سایکوز) یا اختلالات شدید روانی، نوع شدید بیماری روانی است که ویژگی عمده آن فقدان واقعیت سنجی یا قطع ارتباط با دنیای واقعی است. معمولاً بیمار رفتارها و صحبتهای غیر طبیعی دارد. فعالیتهای جسمی و روانی او به حدی دچار اختلال میشود که باعث به هم ریختگی فعالیتهای فردی و اجتماعیاش میشود. چنین بیماری معمولاً از بیماری خود آگاهی ندارد و خود را فرد سالم میداند و از درمان خودداری میکند. در این نوع بیماری اغلب ضایعه مشخصی در مغز مشاهده نمیشود.
ادامه مطلب ...
محققان می گویند: خواب خوب شبانه نه تنها کلید تقویت حافظه است بلکه به انسان کمک می کند تا آینده را نیز تجسم کند.
تای ایندین نیوز، "سارا مدنیک" محقق دانشگاه کالیفرنیا و همکارانش اعلام کردند، مرحله خواب رم (حرکت سریع چشم) که در آن رویاهای انسان به بیشترین وضوح خود می رسد نیز برای سیستم حافظه ای انسان مهم است.
در این مطالعه محققان به افراد مورد بررسی چند گروه سه کلمه ای (به عنوان مثال شیرینی، قلب ، شانزده) را نشان دادند و از آنها خواستند تا لغت دیگری را بیابند که با این سه کلمه ارتباط داشته باشد.
در مورد سه کلمه یاد شده پاسخ "شیرین" است.
افراد مورد مطالعه یک بار صبح و بار دیگر بعد از ظهر یا پس از فرو رفتن در مرحله خواب "رم" و یا بدون فرو رفتن در این مرحله خواب مورد آزمون قرار گرفتند.
نتایج این مطالعه نشان داد، عملکردهای صبحگاهی افرادی که به مرحله خواب "رم" فرو رفته بودند تقریبا 40 درصد بهتر بود.
مدنیک گفت: مرحله خواب رم برای جمع بندی تمام اطلاعاتی که بطور روزانه پردازش می کنیم و به خاطر سپردن آن برای استفاده بعدی مهم است.
وی افزود: این مطالعه به ما کمک می کند تا اطلاعات بیشتری درمورد فواید خواب کسب کنیم و به مردم کمک می کند تا برنامه های خواب خود را برای بهروری بهینه و بازیابی حافظه به حداکثر برسانند.
به گفته "دانیل شاکتر" از دانشگاه هاروارد، تحقیق تصویربرداری مغز نشان می دهد که توانایی به یاد آوردن حوادث گذشته اساسا به توانایی افراد برای تصور حوادثی که هنوز رخ نداده اند و حتی شبیه سازی اتفاقات آتی وابسته است.
در ساخت جورابهای بدون بو و بسیاری محصولات دیگر، از نانوذرههای ضد باکتری استفاده میشود. مطالعات آزمایشگاهی این مواد را بیخطر معرفی کرده بودند اما مطالعات جدید در محیط طبیعی این نتایج را رد میکنند
نانوذرههای ضد باکتری از عنصر نقره به دست میآیند و کاربردهای گوناگونی هم دارند، از جورابهای بدون بو گرفته تا باندهای ترمیمکننده زخمها. همچنین این مواد ریز میتوانند راه خودشان را در فاضلاب پیدا کنند و فعالیت باکتریهایی که برای از بین بردن آمونیاک در تصفیه آب به کار میروند را متوقف نمایند. میبینید، واقعا کاربردهای متنوعی دارند!
اما هر آنچه دانشمندان تا به حال در مورد آثار این نانوذرههای به ظاهر مفید میدانستند، به محیطهای آزمایشگاهی مربوط میشد و خب، به نظر میرسید که این مواد ضرری برای محیط زیست ما ندارند. اما با بالا گرفتن بحث گرمایش زمین و تلاشهای گوناگونی که در سراسر دنیا برای کشف انواع و اقسام راههای آزاد شدن گازهای گلخانهای صورت میگیرد، محققین دانشگاه دورهام واقع در کارولینای شمالی هم به این فکر افتادند که تاثیر این مواد بر محیط طبیعی بیرون از آزمایشگاه را بررسی نمایند.
بر اساس گزارشی که نیوساینتیست منتشر کرده، آنها به این نتیجه رسیدند که نانوذرههای ضد باکتری، وقتی در خاک و آب محیط بیرون از آزمایشگاه قرار میگیرند، باعث میشوند که گاز اکسید نیتروز به میزان چهار برابر بیشتر آزاد بشود. اکسید نیتروز یکی از گازهای قوی گلخانهای است که باعث نابودی لایه اوزون هم میشود.
این در حالی است که طی سالهای گذشته، میزان استفاده از نانوذرههای نقرهای ضد باکتری در محصولات مختلف بسیار افزایش یافته است. در شکل زیر میتوانید میزان این افزایش را بینید. رنگ آبی روشن، میزان استفاده از نانوذرهها و رنگ آبی تیره میزان استفاده از نانوذرههای نقرهای را نشان میدهد. سالهایی که روی نمودار علامت ستاره دارند، به معنای نبود آمار مربوط به آن سال است.
نتایج این مطالعه، نه تنها استفاده از نانوذرههای ضد باکتری را زیر سوال برده است، بلکه نشان میدهد که اطلاعات آزمایشگاهی ممکن است کاربردی نباشند و برای تصمیمگیری در مورد استفاده از مواد مختلف در شرایط طبیعی، نمیتوان کاملا روی نتایج به دست آمده از شرایط آزمایشگاهی حساب کرد.
در گزارشی به 10 حقیقت درباره مغز انسان که شاید بسیاری آنها را ندانید پرداخته و تفاوت های مغز انسان های گذشته و مدرن ، زنان و مردان را مورد بررسی قرار داده ایم.
به گزارش لایو ساینس ، طی تاریخ مغز انسان در نادیده گرفته شدن خود نقش بسیار خوبی را ایفا کرده است. تمامی انسان ها از مصریان باستان گرفته تا ارسطو اهمیت چندانی به نقش ماده مرموزی که میان دو گوش انسان قرار گفته است نداده اند.
ادامه مطلب ...نتایج تحقیقات نورولوژیست های ایتالیایی نشان می دهد که بخشیدن گناه دیگران به بهتر شدن و سرحال آمدن مغز کمک می کند.
به گزارش لاستمپا ، عبارت معروف «در عفو لذتی است که در انتقام نیست» تنها یک ضرب المثل نمادین نیست بلکه نتایج تحقیقات محققان دپارتمان پزشکی دانشگاه پیزا نشان می دهد که بخشش اشتباهات دیگران می تواند به بهتر ماندن مغز و بهبود شرایط روحی فرد کمک کند.
در این بررسی ها ، محققان از متد تصویربرداری با روزنانس مغناطیسی برای بررسی پایه های مغزی که مسئول انتخاب های اخلاقی هستند استفاده کردند.
این محققان در این خصوص اظهار داشتند:«ما از خودمان پرسیدیم که وقتی یک فرد اشتباه فرد دیگری را می بیند و باید برای عبور از این موقعیت تصمیم گیری کند چه اتفاقی در مغز رخ می دهد».
این محققان با مطالعه بر روی اتصالات عملکردی مغز در موقعیت های مختلف نشان دادند که شبکه های پیچیده فضاهای مغزی حاضر در فرایندهای تصمیم گیری برای اخذ تصمیمات به شدت بایکدیگر در تماس هستند.
این دانشمندان دریافتند که بخشیدن اجازه می دهد که فرد از یک موقعیت دشوار که اگر ادامه یابد می تواند تعادل بیوشیمیایی و روحی روانی شخص را تغییر دهند ، به سلامت عبور کند.
در این حالت ، مدارات مرتبط با همدلی فراخوانده می شوند این مدارات کمک می کنند که شخص دلایل کسی را که مرتکب خطا شده است بهتر درک کند و در نتیجه وی را ببخشد.
محققان با الهام از شیوه تکثیر دی.ان.ای، جهش، تکامل و انتخاب طبیعی موفق شدهاند حیات مصنوعی سادهای خلق کنند که دارد روزبهروز کاملتر میشود و به سمت ساخت شبکهای از نورونهای دیجیتالی پیش میرود.
تا به حال چیزی در مورد آویدیانها شنیدهاید؟ اصلا فکر میکنید موجودی که از زمان تغذیه میکند، به سرعت تکثیر میشود، از انتخاب طبیعی تبعیت میکند، قابلیت تکامل و بهبود حافظهاش را دارد و حتی میتواند به گذشته پیش از تکاملش بازگردد، باید چطور موجودی باشد؟
یک قهرمان تازه سری کتابهای علمیتخیلی که نویسندهاش ارادت خاصی به داروین داشته یا یک جانور فضایی کوچک که از کرهای بسیارشبیه به زمین و قوانین آن آمده است؟ هیچکدام!
ادامه مطلب ...کودکان، از لحاظ جسمی کوچکتر از بزرگسالان هستند، از لحاظ هیجانی نابالغ و از لحاظ اجتماعی و شناختی، هنوز در مراحل اولیه رشد قرار دارند.سالهای رشد اولیه، در سازگاری بعدی اهمیت دارند و وجود مشکلات در خلال این سالها، زمینه سازناسازگاری در سالهای بعدی را فراهم میکند.
مشکلات روانی در کودکی، حتی اگر موقت و گذرا باشد، احتمال دارد که پیامدهای جدی در برداشته باشد ؛ زیرا ممکن است که یادگیری و رشد کودک را مختل کند. از جملهی این قبیل مشکلات، استرس پس از سانحه (PTSD) میباشد که به دنبال وقوع یک رویداد آسیبزای شدید (زلزله، تصادف و...) بروز میکند.
استرس پس از سانحه، سندرمی است که پس از مشاهده، درگیر شدن، تجربهی مستقیم یا شنیدن یک عامل استرسزا و آسیبزای شدید روی میدهد ، که میتواند منجر به مرگ واقعی یا تهدید به مرگ یا وقوع یک سانحه ی جدی باشد.
محققان میگویند؛ مردانی که برای پیدا کردن همسر بیشتر درگیر رقابت میشوند از طول عمرشان به میزان اندکی کاسته میشود.
تحقیق جدید نشان میدهد که عدم تعادل جنسیتی در یک جامعه و زمانی که تعداد مردان بیشتر از زنان میشود، سه ماه از طول عمر مردان به طور متوسط میکاهد.
به گزارش خبرگزاری رویتر لایف، هرچند ارتباط بین نسبت جنسیت و طول عمر پیش از این در حیوانات مشاهده شده بود اما این پژوهش که در مجله دموگرافی به چاپ رسیده ظاهرا برای اولین بار وجود این ارتباط را در انسانها نشان میدهد.
پروفسور نیکلاس کریستاکیس استاد دانشگاه پزشکی هاروارد در این تحقیق گفت: شاید سه ماه چندان حائز اهمیت به نظر نرسد اما قابل مقایسه با اثرات مصرف روزانه آسپرین یا شرکت در تمرینات ورزشی متعادل است.
کریستاکیس و دستیارانش از دانشگاه نورت وسترن، دانشگاه وسکونسین در مادیسون و دانشگاه چینی هنگ کنگ دریافتهاند که هرچه قدر این نسبت بین مردان به زنان نامتعادلتر باشد، تاثیر فوق شدیدتر میشود.
دانشمندان با به عقب برگرداندن ساعت تحولی رشد سلولهای عصبی مغزی- نخاعی، موفق شدهاند سیستم بازداری بازسازی این سلولها را متوقف کرده و مجددا آنها را ترمیم کنند و توانایی حرکت را به فرد برگردانند
آسیب نخاعی، یکی از آسیبهای نه چندان نادر سیستم عصبی مرکز است که اغلب به دلیل قطع ارتباط اعصاب حسی یا حرکتی که از درون ستون مهرهها میگذرند با مغز، باعث ایجاد ناتوانی حرکتی و معلولیت میشود. در واقع دراغلب موارد، آسیب نخاعی غیرقابل درمان خوانده میشود و وقتی به کسی میگویند آسیب نخاعی دیده، انگار تمام دریچههای امید را به روی او و خانوادهاش میبندند. اما به نظر میرسد که در آیندهای نزدیک میتواند این آسیب دیگر این طور وحشتناک و ناامیدکننده نباشد.
بر اساس گزارشی که گیزمگ منتشر کرده، گروهی از پزشکان و محققین دانشگاههای ایروین، سندیگو و هاروارد مدعی شدهاند که میتوانند سلولهای عصبی آسیب دیده نخاعی را ترمیم کنند. آنها میگویند که میتوانند سلولهای عصبی کنترل کننده ماهیچههای حرکات ارادی را از نو بازسازی کنند. اگر این ادعا درست باشد، برای اولین بار در زمینه مطالعات پزشکی روشی ابداع شده که به واسطه آن دیگر آسیب نخاعی به معلولیت منتهی نخواهد شد.
این محققین در مطالعه خود ساعت تحولی مربوط به رشد دسته تارهای عصبی مغزی- نخاعی را به عقب برگرداندند. دسته تارهای عصبی مغزی- نخاعی، مجموعهای از آکسونها (دنباله بلند سلولهای عصبی که مسئول انتقال پیامهای عصبی به سایر سلولهای عصبی است) هستند که از قشر مغزی تا نخاع کشیده شدهاند و مسئول انتقال پیامهای حرکتی مغز به ماهیچههای ارادی بدن میباشند.
اما آنها چه طور توانستند ساعت رشدی این تارهای عصبی را به عقب برگردانند؟ این محققین آنزیمی به نام پی.تی.ای.ان را حذف کردند، آنزیمی که کنترل مسیر رشدی سلولها را بر عهده دارد. در اوائل تولد، آنزیم پی.تی.ای.ان در بدن ما خیلی کم است و بدین ترتیب به سلولها امکان تکثیر و زیاد شدن میدهد. اما بعد، وقتی رشد ما کامل شد، مقدار این آنزیم در بدنمان بالا میرود و از طریق بازداری مسیر رشدی سلولها، باعث میشود که رشد متوقف شود و سلولتازه دیگری ساخته نشود. بدین ترتیب، حذف این آنزیم به معنای این است که دیگر مانعی درونی برای بازسازی سلولها وجود ندارد، درست مثل اوائل تولد!
شاید به نظر برسد که بعضیها خوششانساند و بعضیها بدشانس. اما مطالعات نشان میدهند که انسانهای خوشبین به استقبال موفقیت میروند و مغز انسانهای بدبین رفتار را طوری میچیند که یک شکستخورده باشند
هر یک از ما در مورد توانایی خود باورهایی داریم که به احتمال زیاد تا به حال متوجه حضور آنها در زندگی خود شدهایم. برخی فکر میکنند چون عملکرد بدی دارند، دوست داشتنی نیستند، ضعیف هستند و مانند اینها، در کارهای خود موفق نمیشوند و شانس زیادی ندارند. خب، البته بدشانسیهای زندگی این افراد هم اغلب کم نیست. اما واقعا زندگی این افراد با دیگران فرق دارد؟
بر اساس گزارشی که ساینسدیلی منتشر کرده، عصبشناسان در مطالعهای جدید، بررسی کردهاند که نقش بدبینی و خوشبینی یا در حقیقت انتظار ما برای وقایع خوب و بد، چه تاثیری روی مغز، عملکرد و تصمیمگیری ما دارد.
آنها یک بازی رایانهای طراحی کردند که مراحل مختلفی دارد و با پیشرفت بازی دائم پیچیدهتر میشود. تا جایی که خود محققین اعلام کردهاند حتی خودشان هم نمیتوانند در این بازی برنده شوند! هر مرحله، پاداش یا جریمههای متفاوتی دارد، مثلا بردن یک مرحله ممکن است 5 دلار پاداش و باختن در آن یک دلار جریمه داشته باشد در حالی که در یک مرحله دیگر، بردن تنها یک دلار پاداش و باختن 5 دلار جریمه دارد. قبل از هر محله برای افراد میزان پاداش و جریمه توضیح داده میشد.
بعد از این که افراد هر مرحله را پشت سر میگذاشتند، فرمی را پر میکردند و میگفتند که به نظر خودشان تا چه حد خوب و یا بد عمل کردهاند. اولین نکته جالب در این مطالعه این است که ارزیابیهای افراد از عملکردشان اغلب غیرواقعی بود. یعنی بین کسی که گفته بود خیلی عالی بازی کرده با کسی که گفته بود افتضاح بازی کرده، در عمل در نتیجه واقعی بازی چندان تفاوتی نبوده است!
تصویربرداری به شیوه ام.آر.آی عملکردی از مغز این افراد نشان میدهد که افرادی که عملکرد خود را خوب ارزیابی میکنند، در مراحلی از بازی که پاداش بیشتر است، فعالیت مغزی بیشتری دارند در حالی که افراد بدبین، وقتی جریمهها بیشتر باشد مغزشان بیشتر درگیر میشود.
در حقیقت، به نظر میرسد که افراد خوشبین، به استقبال موقعیتهای خوشایند و پاداشدهنده میروند و برای این موقعیتها بیشتر تلاش میکنند و برنامهریزی مغزی بهتری برای این موقعیتها دارند، در حالی که بدبینها برای موقعیتهای بد آماده میشوند و طوری برنامهریزی مغزی میکنند که یک شکستخورده باشند، یعنی درست همان طور که خودشان باور دارند که هستند.
محققان دریافتهاند که مغز این افراد قادر است صداها را دفع کند. /font>
/font>
پژوهشگران به این نتیجه رسیده اند کسانی که خواب سنگینی دارند، در واقع میتوانند جلوی هر صدایی را که به مغزشان میرسد، بگیرند و بنابراین خواب آنها آشفته نمیشود. /font>
/font>
محققان میگویند: کشف این سیستم که فقط در شب عمل میکند و همزمان با بستن چشمها به کار میافتد، میتواند به تولید داروهای شیمیایی جدیدی منجر شود که صدا را در هنگام خواب مسدود کنند. /font>
/font>
محققان با تجزیه و تحلیل امواج مغزی دریافتهاند که مغز در طول خواب تکانههایی موسوم به «دوکها» تولید میکند که به نظر میرسد از هوشیاری ناشی از سر و صدا جلوگیری میکند. /font>
/font>
افرادی که مغزشان این دوکها را بیشتر تولید میکنند، کمتر در معرض هر نوع صدایی از خواب بیدار میشوند. /font>
/font>
به گزارش روزنامه تلگراف، این تحقیق که حاصل مطالعات محققان دانشکده پزشکی هاروارد است در مجله «کرنت بیولوژی» به چاپ رسیده است. /font>
بر اساس این پژوهش برای عملی کردن مرکز ترس در مغز نیازی نیست که به یک جانور آموزش ترسیدن داده شود، چون محققان دریافتهاند که اگر این مرکز در مغز آسیب ببیند، بلافاصله منطقه دیگری میتواند این وظیفه را بر عهده بگیرد و به مغز اجازه دهد که خاطرات احساسی مربوط به ترسیدن را ادامه دهد. /font>
/font>
به گزارش لایوساینس، محققان میگویند: این منطقه از مغز موسوم به «هسته زیربنایی» فقط زمانی به کار خواهد افتاد که منطقه مربوط به ترس با عنوان «آمیگدالا» از کار بیافتد. /font>
/font>
به گفته محققان انستیتو تحقیقات مغزی دانشگاه کالیفرنیا، این نوع وضعیت جبرانی در مورد احساس ترس ممکن است در سایر قسمتهای مغز نیز وجود داشته باشد به طوری که وقتی که یک منطقه حیاتی عملکرد خود را از دست میدهد منطقه دیگر برای انجام آن مسوولیت فعال شود. /font>
/font>
دانشمندان تصریح کردند: این یافتهها میتواند کاربردهای متنوعی در زمینه درک اختلالات ترس و اضطراب داشته باشند. /font>
/font>
این پژوهش در مجله دستاوردهای فرهنگستان ملی علوم آمریکا چاپ شده است. /font>
نورولوژیستها آنچه را که تحت عنوان مکانیسم مغزی «حیات مغز» توصیف میشود، کشف کردهاند که محققان را به بررسی جنبه درخشان حیات حتی زمانی که انسان با افکار مرگ و میر مواجه میشود، تشویق میکند.
/font>
شیهوی هان محقق دانشگاه پکینگ در چین فعالیتی را در مناطق مغزی شناسایی کرده است که به طور طبیعی با احساسات منفی مقابله میکند و به واسطه آن خودآگاهی انسان در مواقعی که ما ایدههای مربوط به مرگ را پردازش میکنیم، سرکوب میشود. /font>
/font>
در این بررسی ، محققان 20 داوطلب را در حین نمایش واژه های مربوط به مرگ مثل قبرستان و تابوت بر روی صفحه نمایش تحت اسکن مغزی MRI قرار دادند و نتایج آن را بررسی کردند. /font>
/font>
واژههای خنثی و منفی هم در این آزمایش نشان داده شدند. /font>
/font>
به گزارش نیوساینتیست، بدیهی بود که واژههای مرتبط با مرگ نواحیای از مغز را فعال میکردند که تاکنون برای پردازش ملاحظات ناخوشایند و تهدید کننده شناخته شدهاند، اما جالبتر این بود که این واژهها با فعالیت کمتر مغز در دو منطقه به نامهای Insula و سینگولیت میانی توام شدند. /font>
/font>
گفتنی است، Insula با احساس خودآگاهی نسبت به احساسات و حرکات مرتبط است. /font>
/font>
این تحقیق توجیه میکند که چرا ما می توانیم احساسات خود را نسبت به مرگ سرکوب کنیم، با وجودی که به وقوع آن علم داریم. /font>
/font>
این تحقیق در دانشگاه واترلو کانادا انجام شده است.
افرادی را دیده اید که حتی می توانند وسط میدان جنگ به آرامی بخوابند به شکلی که انگار هیچ نمی شنوند؟ اکنون ارتباط این توانایی با مسدود شدن صداهای مزاحم در مغز کشف شده است.
محققان دریافته اند افرادی که عمیق می خوابند قادرند صداهای محیط بیرون را فیلتر کرده و بدون مزاحمت به راحتی و آرامی بخوابند کشف این سیستم که تنها در هنگام شب فعال بوده و با بسته شدن چشمهای فرد آغاز می شود، می تواند منجر به ابداع یا تولید گوشواره های شیمیایی دارویی شود که در هنگام خواب هر نوع مزاحمت صوتی برای فرد از بین می برند.
محققان با بررسی امواج مغزی انسان دریافتند که مغز هنگام خواب پالسهایی به نام سیگنالهای "دوکی" تولید می کند که به نظر می آید از فرد در برابر بیدار شدن در اثر سر و صدا محافظت می کند. از این رو احتمال اینکه بتوانید افرادی که مغز آنها از توانایی تولید میزان بیشتری از این سیگنالها برخوردار باشد را با هر نوع صدایی از خواب بیدار کنید بسیار پایین است.
"جفری النبوگن" نورولوژیست دانشکده پزشکی هاروارد می گوید مزاحمت ناشی از صدای بلند یکی از رایجترین شکایتهایی است که از جانب مبتلایان به بدخوابی دریافت می شود.
دانشمندان برای انجام این مطالعات از الگوی برق نگاری مغز افراد که برای تشخیص دادن مراحل مختلف خواب از یکدیگر مورد استفاده قرار می گیرد، کمک گرفتند. اطلاعات به دست آمده نشان می دهند در مراحل دوم و سوم خواب امواج مغزی کند با پالسهای پر سرعت "دوکی" در مغز پراکنده می شوند.
مطالعات پیشین نشان داده اند، فعالیتهای مغزی که منجر به تولید این پالسها می شوند از عبور اطلاعات حسی از میان منطقه ای از مغز به نام تالاموس جلوگیری می کند. سیگنالهای الکتریکی از میان تالاموس به سوی قشر مخ می رود جایی که صدا توسط مغز درک می شوند. در این صورت اگر سیگنالها در تالاموس متوقف شوند، فرد از صداهای اطراف خود آگاه نمی شود.
در این مطالعه 12 فرد بالغ به مدت سه شب تحت نظر و کنترل دستگاه برق نگار مغزی قرار داشتند، شب اول شرایط کاملا آرام بود اما شبهای دوم و سوم میزان صدای محیط به تدریج افزایش پیدا کرد.
بر اساس گزارش تلگراف، نتایج نشان دادند مغز هر فرد بدون توجه به میزان آلودگی صوتی که در محیط اطراف قرار دارد، مقدار معینی سیگنال دوکی تولید می کند و آنهایی که میزان سیگنالهای بیشتری دارند، کمتر از صداهای اطراف آزرده می شوند.
پوششهای نامرئی کنونی به دلیل جذب بالای نور و ایجاد تیرگی در اطراف شیء پنهانشده نمیتوانند کاملا آنرا استتار کنند. شاید استفاده از ترکیبی با قابلیت انتشار تحریکشده در ساخت متامتریال راه حل مناسبی باشد.
میتوان با استفاده از پوشش متامتریال و ایجاد انحراف در مسیر پرتوهای نور امکان استتار نسبتا مناسبی را برای اجسام فراهم کرد اما این ماده با جذب قوی نور باعث تیرگی عمیق در محدوده قرار گرفتن شیء میشود و در نتیجه استتار کامل آنرا غیرممکن میکند.
به گزارش نیوساینتیست، ولادیمیر شالاوف از دانشگاه پوردو در وست لافایت، ایندیانا به راه حلی دستیافته که میتواند استتار کامل اجسام را با استفاده از پوششهای نامرئی تحقق ببخشد.
شالاوف و همکارانش در ابتدا از پوششی استفاده کردند که از دو لایه افقی نقره و لایه میانی عایق از جنس اکسیدآلومینیوم تشکیل شده بود. در این سه لایه افقی حفرههایی عمودی در ابعاد نانو ایجاد شده بودند که ساختاری شبیه به تور ماهیگیری را به پوشش خلقشده میدادند و میتوانستند پرتوهای نور را منحرف کنند. اما نقره که حدود 60 درصد از پرتوهای دریافتی را جذب میکرد باعث میشد تیرگی ایجادشده جلبتوجه کند.
تیم تصمیم گرفت با استفاده از یک ماده دیگر به جای اکسیدآلومینیوم این تیرگی را جبران کند. این ماده جدید نوعی رزین دوپهشده توسط رنگ رودامین 800 است. هنگامی که ذرات این رنگ در معرض پرتوهای زیرقرمز قرار میگیرند، الکترونهای ماده برانگیختهشده و نور مرئی عبور کرده از سطح متامتریال را به واسطه افزایش فوتونها و فرایندی که انتشار تحریکشده نام دارد، تشدید میکنند.
میدان مغناطیسی کمکی
شالاوف میگوید: «نمیتوانیم مقادیر قابلتوجهی از این ماده را در ترکیب متامتریال استفاده کنیم. ضریب شکست مثبت این ترکیب میتواند ضریب شکست منفی ساختار اولیه را تحتالشعاع قرار دهد و در نتیجه با تغییر زاویه انحراف نور مانع از خاصیت استتاری شود».
خوشبختانه مرحله اضافهشدن ترکیب میانی به متامتریال نیازمند میدان مغناطیسی قدرتمندی است که میتواند تا 50برابر بهرهوری فرایند را بالاتر ببرد و مصرف ماده میانی را به حداقل برساند. شالاوف میگوید: «بدون استفاده از این میدان مغناطیسی نمیتوانستیم این مقدار از کاهش نور را جبران کنیم».
آزمایشهای انجامشده روی طول موج 720 تا 740 نانومتر که متعلق به نور قرمز مرئی است، نشان میدهند این نور بدون کوچکترین تغییری از متامتریال عبور خواهد کرد. شالاوف میگوید: «لایه میانی نور را تشدید میکند و همین باعث میشود تیرگی اولیه را از میان ببرد. ما متامتریالی تولید کردهایم که حجم بالایی از نور را جذب نمیکند». این یک موفقیت بزرگ است.
سمندر خالدار تواناییهای منحصربهفردی مانند بازسازی بافتهای از دسترفته دارد، شاید بخشی از این تواناییها به همزیستی سلولهای بدن این جاندار با یک جلبک فتوسنتزکننده برمیگردد.
اظهارات رایان کرنی از دانشگاه دالهوزی در هالیفاکس، کانادا در نهم کنگره بینالمللی ریختشناسی مهرهداران شگفتی و تحسین بسیاری از محققان را به همراه داشته است. او به کشفی نائلشده که بیش از چندین دهه است محققان جانورشناسی حتی زیستشناسان حیات دریایی را به خود مشغول کرده و با این حال بینتیجه مانده است.
به گزارش نیچر، او طی تحقیق روی رویان سمندر خالدار با نام علمی (Ambystoma maculatum) متوجه میشود رنگ سبز روشنی که اطراف جنین این سمندر را احاطه کرده، درون سلولهای جنینی نیز وجود دارد.
این رنگ سبز به دلیل وجود Oophila amblystomatis جلبکی است که پیش از این همزیستی آن با سمندر خالدار به اثبات رسیده است. با این تفاوت که محققان تصور میکردند این همزیستی تنها به شکل خارج سلولی است و جلبک با تغذیه از ترکیب غنی از نیتروژن دفعشده توسط رویان به فتوسنتز میپردازد و در نتیجه اطراف جنین حجم بالایی از اکسیژن وجود خواهد داشت.
ادامه مطلب ...