همه چیز ازهمه جا

عکس و مطالب خوندنی ودیدنی

همه چیز ازهمه جا

عکس و مطالب خوندنی ودیدنی

اختلال در هویت

آسیب شناسان اجتماعی، عمق و میزان فراگیری یک پدیده را دو شاخصه مهم برای ارزشگذاری در مورد آن پدیده ارزیابی می کنند. بنابراین موضوعی همچون معضل دوجنسیتی در کشور ما با فراگیری جمعیتی ۸۰۰ تا ۲ هزار نفر، چندان جالب توجه کارشناسان و نیز مسئولان ذی ربط نخواهد بود، چرا که قواعد علمی جامعه شناسی هم مسئله را با این میزان گستردگی، در خور توجه یا لااقل در حد اولویت های بالا تشخیص نمی دهد. شاید به همین دلیل ساده باشد که چنین پدیده ای در ایرن متولی ویژه ای ندارد، اما اگر این پدیده به عمق و گسترش آسیب ها و آفات اجتماع دامن بزند و نقش یک کاتالیزور را بازی کند، چه؟

چنانچه در روزهای اخیر مدیر کل دفتر آسیب دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی به صراحت اعلام کرد وزارت بهداشت و درمان معضل دوجنسیتی ها را به عنوان اولویت خود نمی داند و شاید هم حق دارد، ولی از نظر سازمان بهزیستی به عنوان یک آسیب اجتماعی، بسیار حائز اهمیت است. وی گفته است: مردانی با چهره زنانه که شب ها را در خیابان می گذرانند در معرض سوءاستفاده و به تبع آن ابتلا به ویروس ایدز و تبدیل شدن به ناقل این ویروس قرار دارند.

بنابراین توجه به معضل دو جنسیتی هم از آن جهت که این جمعیت بر اساس اصول انسانی باید مورد حمایت قرار گیرند و هم از آن رو که در صورت رها کردن، تبدیل به نیرویی برای کمک به آسیب های اجتماعی نشوند، دارای اهمیت است، اما از این پدیده چه می دانیم؟ شاید پیش از پرداختن به این بحث، تعریف هویت جنسیتی مهم باشد. دکتر اوحدی در این باره می نویسد: هویت جنسیتی برای بیان احساس مردانگی یا زنانگی به کار می رود. هویت جنسیتی یا Gender identity یک حالت روانشناختی و بازتابی از احساس مرد یا زن بودن فرد است که بر نگرش ها و الگوهای رفتاری مبتنی است. فرهنگ نیز نقش تعیین کننده ای در شکل گیری آن دارد و شخصی که دارای هویت جنسیتی سالمی است می تواند با قاطعیت بگوید که مرد است یا زن.

همچنان که ملاحظه کردید در تعیین هویت جنسیتی یک فرد، توارث، فرهنگ و تربیت فیزیولوژی متاثر از تجربیات اجتماعی موثرند، در عین حال که ریشه اختلال در هویت جنسیتی افراد را هم باید در عوامل فوق جست و جو کرد. با این تعریف آنهایی که با قاطیعت نمی توانند بگویند مردند یا زن به سه دسته مشخص قابل تفکیک هستند؛ ابتدا آنهایی که از اختلالات توارثی رنج می برند که در این میان تعداد مردان دو برابر زنان است و از آنجایی که تبدیل هویت جنسیتی مرد به زن با جراحی های پیشرفته نیز آسان تر است، در صورت تشخیص چنین معضلی در بدو تولد می توان بسادگی مشکل را حل کرد. خوشبختانه در کشور ما نیز این فرآیند با استفتاء از مراجع تقلید از سال ۶۷ به این سو شرعی و قانونی تلقی می شود.

دسته دوم کسانی هستند که از نظر جسمی دچار مشکل نیستند، اما رفتاری دوگانه دارند و میان هویت جنسیتی زنانه یا مردانه سرگردانند که ریشه آن را می توان در مسائل تربیتی و فرهنگی جست و جو کرد. این معضل به شکل بارز در کودکان پسر از ۴ سالگی و در کودکان دختر با شروع سن بلوغ قابل مشاهده است. این کودکان علاقه مندند لباس جنس مخالف خود را بپوشند یا با اسباب بازی های جنس مقابل بازی کنند و البته در صورت تشخیص به موقع چنین اختلالی در رفتار و با مراجعه به مشاور می توان مشکل را حل یا از تبعات آن به شکل قابل ملاحظه ای کاست.

کارشناسان می گویند خطرناک ترین واکنش به چنین رفتاری در خانواده، پنهان کردن موضوع، دور نگه داشتن کودک از چشم دیگران در مراودات خانوادگی و رفتار توهین آمیز با اوست و اما دسته سوم کسانی هستند که هیچ یک از اختلالات فوق را ندارند، اما به دلایل قابل توجیه برای خود که البته متاثر از نوع تعاملات اجتماعی است، خواستار تغییر هویت جنسیتی خود هستند. این پدیده خوشبختانه نسبتی با جامعه ما نداشته و خاص برخی کشورهای توسعه یافته است.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد