ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
محیط کاری یکی از مهمترین جاهایی است که هر کارمندی بخش مهمی از روز و ماه و سال خود را در آن میگذراند. محیط کار میتواند چنان دلپذیر و خوشایند باشد که ناخودآگاه به موتور محرکهای برای کارمندان تبدیل شده و آنها را به انجام کارهای خلاقانه تشویق کند. با این حال همین محیط میتواند چنان کارمندان را از شور و شوق تلاش بیندازد که هیچ نیروی محرکهای قادر به جبران آن نباشد. بسیاری از کارمندان که از محیط کار راضی نیستند و احساسی ناخوشایند و حتی منفی نسبت به محل کارشان دارند، تنها برای داشتن حقوق ماهانه به معنی واقعی کلمه محیط کارشان را تحمل میکنند.
اما آیا میدانید چنین تحمل کردنهایی گاهی به نتایج مضر و مخربی منجر میشود؟ «فوربس» در مطلبی که به تازگی منتشر کرده است به بررسی نشانههایی پرداخته است که برای کارمندان تنها یک معنی دارند: خداحافظی با محل کار. مطلب زیر شما را با هشت نشانهای آشنا میکند که در صورت روبهرو شدن با آنها ناچار خواهید بود تصمیمی جدی مبنی بر ترک محل کار فعلیتان اتخاذ کنید.
نماند اشتیاقی!
هرروز صبح که از خواب بیدار میشوید در خود اشتیاقی برای کارتان احساس نمیکنید؟ آیا چنین احساسی را در روزهای نخست آغاز به کارتان هم داشتهاید؟ اگر جواب شما مثبت است که با همین حس نهچندان خوشایند به زندگی شغلیتان ادامه دهید اما اگر احیانا جوابتان منفی است و به خوبی به یاد دارید که چقدر در روزهای اول برای کارتان شور و شوق داشتهاید یعنی به مرور زمان رضایت از شغلتان را از دست دادهاید. برای درمان چنین حسی باید به فکر چارهای باشید چرا که اگر کاری را که به آن علاقه دارید انجام ندهید هرگز نخواهید توانست قابلیتهای واقعیتان را نشان دهید. با ادامه یافتن چنین حسی شما فقط «یک شغل» دارید و دیگر هیچ. اگر چنین حسی ادامه پیدا کند هرروز صبح رفتن به سرکار برای شما اعمال شاقهای خواهد بود که روزبهروز شور و شوق کاریتان را بیشتر از بین خواهد برد.
کشتی عن قریب به گل نشسته!
وضعیت در شرکت یا کمپانی شما حسابی بههم ریخته است. چیزی که کمپانی شما تولید میکند چندان به فروش نمیرسد، حقوقها با تاخیرهای چندماهه پرداخت میشود، عدهای از کارمندان تعدیل شدهاند و هر آن انتظار میرود عدهای دیگر از همکارانتان به ترک اجباری محل کار تن بدهند. مواردی از این دست یعنی اینکه کشتی شرکت شما در حال غرق شدن است و «بوی بهبود ز اوضاع جهان» چندان به مشام نمیرسد. در چنین شرایطی چرا اصرار دارید همچنان یکی از مسافران کشتیای باشید که عنقریب به گل خواهد نشست؟ عقل سلیم در چنین شرایطی حکم میکند خودتان هرچه زودتر دست به کار شوید و محیط کارتان را ترک کنید. یکی از بیشترین سودهای چنین تصمیمی این است که در رزومه کاریتان موردی به عنوان اخراج و تعدیل از محل کار یا ورشکستگی کمپانی سابق درج نخواهد شد.
این همکاران دوست نداشتنی!
کسانی را که با آنها همکار هستید دوست ندارید؟ برخی رفتارهای آنها چنان آزاردهنده است که ترجیح میدهید بیرون از محیط کار هیچ برخوردی با آنها نداشته باشید؟ دستورهای گاه و بیگاه و رفتارهای غیرمنطقی رئیستان شما را به ستوه آورده؟ اگر چنین مشکلاتی در محیط کار دارید یکی از بهترین راهحلها آن است که با همکاران یا رئیستان صحبت کنید شاید مشکل حل شود. اما در اغلب موارد حرف زدن و کلنجار رفتن با همکاران و بهویژه رئیسها هیچ مشکلی را حل نمیکند. در وجود آنها ـ احتمالا همچون شما ـ رفتارهایی نهادینه شده است که کوچکترین تغییر در آنها محال است. از طرفی وضعیت در برابر رئیسها حادتر است: آنها خود را حق مطلق میدانند و انتظار دارند فرامین گاه اشتباه آنها نیز مو به مو اجرا شود. اگر موافقید که بحث و گفتوگو سودی ندارد آماده ترک کردن محل کارتان شوید!
شادیهای من کو؟!
حضور در محل کار شما را مضطرب میکند؟ احساس منفی به محیط کارتان دارید؟ وقتی سرکار هستید شاد و خوشحال نیستید؟ اگر پاسخ شما به این پرسشها مثبت است یعنی بوهای چندان خوشی از آیندهتان در محل کار فعلی به مشام نمیرسد! اگر هربار که سرکار حاضر میشوید، بیش از پیش عصبی میشوید و این روند دائمی شده یعنی همه چیز در محیط کارتان برای شما تمام شده است. چنین نشانههایی به خوبی آشکار میکنند شما به هر دلیل تنها محیط کاریتان را تحمل میکنید و آنچه در شغلتان میگذرد نه تنها جذابیتش را برای شما از دست داده است که به زودی منزجرکننده نیز خواهد شد. شاید بتوانید بهدنبال دلایل این منفینگری به شغلتان باشد اما اطمینان دارید که درصورت یافتن دلایل این اتفاق قادر خواهید بود آنها را برطرف کنید؟
تن سالم در شغل سالم!
یکی دیگر از دلایلی که باعث میشود به فکر ترک کردن محیط کارتان بیفتید این است که استرس و فشارهای کاری سلامتی جسمی شما را هدف قرار دهند. شرایط کاری، همکاران، رفتارهای نه چندان معقول رئیستان و مواردی از این دست باعث میشود سلامت جسمی و حتی روانی شما مخدوش شود. استرس و فشارهای کاری به مدت زیادی در وجود انسان باقی میماند و اینگونه ممکن است به درون خانواده و جمع دوستانتان نیز راه یافته و روابط خانوادگی و خصوصی شما را به شدت تحتتاثیر قرار دهد. بنابراین باید اعتراف کرد که وقتی شغلی سلامتی جسمی و روانی شما را دستخوش تغییر قرار میدهد یعنی وقت آن رسیده است که هرچه زودتر به فکر ترک محل کار و تغییرشغلتان بیفتید. تحمل چنین وضعیتی در درازمدت نتایج مخربی به بار خواهد آورد که برطرف کردن آن به سادگی رخ نخواهد داد.
فرهنگ من، فرهنگ آنها!
یکی از مواردی که ممکن است برای برخی از کارمندان مشکلات حادی را به بار بیاورد فرهنگی است که در اداره یا کمپانی محل کار حاکم است. در برخی موارد آن چیزی که به نام فرهنگ کاری در یک اداره رواج دارد چندان با روحیه و مذاق برخی کارمندان سازگار نیست. مثلا نوع روابط زن و مرد در محیط کار، اجبار به پوششی خاص، اجبار به شرکت در برنامههای گروهی و خاصی که ممکن است با روحیه و اعتقادات شما سازگار نباشد. درواقع اگر احساس میکنید معیارهای اخلاقی که در محیط کارتان رواج دارد مخالف باورهای شماست یعنی قرار است با مشکلات زیادی روبهرو شوید.
کمترین زیان چنین شرایطی این است که شما را مدام به چالش با دیگر همکارانتان میکشاند. بنابراین اگر توان تحمل این شرایط را ندارید بار و بنه را جمع کنید که بانگ رحیل به گوش میرسد!
مرا ببین، مرا ببین!
در برخی از ادارهها، مدیران هیچ راهی برای خلاقیتهای کارمندان باز نمیکنند. آنها برنامهای را از قبل طرح ریزی کردهاند که انتظار دارند همه کارمندان در همان مسیر حرکت کنند. عیب و نقص بزرگ چنین مدیرانی این است که گاهی کارمندان را به انجام کارهایی وامیدارند که کوچکترین تناسبی با تواناییهای آنها ندارد. در واقع آنها به جای انسان، رباتهایی میخواهند که مطابق یک طرح پیشفرض رفتار و عمل کنند. اگر شما گرفتار چنین روسایی شدهاید حتما از اینکه هیچ بهرهای از قابلیتهای شما برده نمیشود حسابی رنج میکشید. گاهی رفتارها چنان است که شما را به هیچ جلسه مهمی فرانمیخوانند یا هیچ پیشنهادی از سوی شما از طرف رئیس ربات پرورتان مورداستقبال واقع نمیشود. در چنین شرایطی دو راه بیشتر ندارید: یا با بیخیالی سر کنید یا به فکر یافتن کار دیگری باشید!
شام و ناهار هیچی!
برخی از مدیران پیدا میشوند که انتظار دارند کارمندان به خوبی وظایف خودشان را انجام دهند اما زمان پرداخت حقوق که میرسد فکر میکنند آنها با فتوسنتز زندگی میکنند و هر مقدار تاخیر در پرداخت حقوقها تاثیری در زندگی آنها ندارد. علاوه بر این در بعضی ادارات حجم کارها زیادتر میشود اما از افزایش حقوق خبری نیست. البته گاهی برای چنین رویدادی دلیل قابلقبولی وجود دارد. درواقع یکی از حقوق مسلم هر کارمندی این است که به اندازهای که حقوق به او پرداخت میشود از او انتظار کار داشته باشند. اگر قرار باشد حقوق یک کارمند معمولی به شما داده شود اما کاری برابر با رئیستان از شما بخواهند باید اعتراف کرد که به خوبی استثمار میشوید! حقیقت این است که وقتی وضعیت مالی اداره شما مناسب است اما چنین چیزی در میزان حقوق شما دیده نمیشود یعنی باید به فکر کار دیگری باشید.