همه چیز ازهمه جا

عکس و مطالب خوندنی ودیدنی

همه چیز ازهمه جا

عکس و مطالب خوندنی ودیدنی

امتحان اسکندر

 
 
 
 

ارسطو مربی اسکندر بود ، پس ار آن که کاملا او را تربیت کرد و تمامی
علومی که لازم بود به او یاد داد ، یک روز در مجلسی که جمعی از علما و
حکما بودند از اسکند سوالاتی پرسیده شد اسکندر هم به تمام آن سوالات
جواب های درست داد .

ولی ارسطو به جای تحسین و تشویق او را شدیدا
توبیخ و سرزنش کرده و او را به جهل و نادانی نسبت داد . اسکندر نوجوان از
این عمل شدیداً ناراحت شد و از استاد خود رنجید . حضار مجلس از سرزنش
های بی مورد و بی جای استاد تعجب کرده و در مقام اعتراض از او
پرسیدند : که برای چه به جای تشویق از این شاگرد ممتاز با خشونت و
ناسپاسی بخورد کردی ؟ ارسطو جواب داد: اسکندر کودکی است که در ناز و
نعمت بزرگ شده است و درآینده ای نزدیک پادشاه خواهد شد من خواستم
مزه ظلم را به او بچشانم تا بفهمد که ظلم چه قدر تلخ و ناگوار است تا وقتی
که به پادشاهی رسید از ستم و بی انصافی و تضییع حقوق دیگران
خود داری کند.

 
 
علی ( علیه السلام ) فرمود :ستم
گناهی است که هیچ وقت
فراموش نمی شود

بیاییم در زندگی به هیچ کس ظلم و ستم نکنیم

 
گویند اسکندر قبل از مرگ وصیّت کرد هنگام دفنم دست راست مرا بیرون ازخاک بگذارید ، پرسیدند چرا ؟ گفت : میخواهم تمام دنیا بدانند که اسکندر با آن همه شکوه و جلال دست خالی از دنیا رفت ...
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد