همه چیز ازهمه جا

عکس و مطالب خوندنی ودیدنی

همه چیز ازهمه جا

عکس و مطالب خوندنی ودیدنی

احساس تنهایی

 
انزوا، احساس تهی بودن و پوچی در درون شماست، احساس می‌کنید از جهان جدا شده‌اید و

دورافتاده‌اید و ناگهان از آنچه که مایلید به آن برسید، محروم می‌شوید، انزوا انواع مختلف و درجه‌های

متفاوتی دارد.

ممکن است انزوا را بعنوان یک احساس مبهم تجربه کرده باشید که گویی بعضی چیزها در

وضع رضایت بخشی نیست و نوعی پوچی جزئی، به شما دست می‌دهد. یا احتمال دارد انزوا را بعنوان یک ناکامی بسیار شدید و دردی جانکاه احساس کنید. انزوا، انواع متفاوتی دارد؛ گاهی انزوا مربوط به از دست دادن فرد خاصی است؛ چرا که وی مرده است یا خیلی از شما دور می‌باشد. نوع دیگری از انزوا ممکن است بدلیل احساس تنهایی و عدم ارتباط با مردم ایجاد شود چون واقعاً، از نظر فیزیکی، از مردمجدا شده‌اید، مثل وقتی که شما در شیفت شب کار می‌کنید یا در بخشی از سازمان که به ندرت مردم به آنجا می‌آیند، به تنهایی مشغول کارید. حتی شاید زمانی که مردم در اطراف شما هستند، از نظر روحی احساس تنهایی کنید، چرا که نمی‌توانید با آن‌ها ارتباط برقرار کنید.

- منزوی بودن با فقط تنها بودن تفاوت دارد لازم به تأکید است که انزوا، مشابه تنها بودن نیست، زیرا همه ما زمانی دوست داریم که تنها باشیم.


 اما، انزوا احساس تنها شدن و اندوه به خاطر این تنهایی است. و البته، همه ما گاهی احساس تنهایی

 می‌کنیم. زمانی که به نظر می‌رسد در انزوای خود گیر کرده‌ایم، این‌جا هست که یک مشکل واقعی برای

ما پیش آمده است.

 



- چگونه می‌توانیم در احساس انزوای خودمان دخیل باشیم؟


انزوا یک حالت منفعل و غیرفعال است. یعنی با عدم توجه ما، این حالت به آرامی، باقی می‌ماند و چنانچه

 هیچ‌کاری برای تغییر آن نکنیم، انزوا ادامه پیدا می‌کند. عجیب اینکه، لحظاتی وجود دارد که ما خود پذیرای

 انزوا هستیم. حتی گاهی فرو رفتن در این نوع احساسات منجر به افسردگی و ناتوانی می‌شود که البته

 باعث حال منفعل‌تر و افسردگی بیشتر خواهد شد.

- پیدا کردن روش‌هایی برای تغییر احساس انزوا


1- تشخیص احساس تنهایی و بیان آن:


در ابتدا، باید بپذیریم که ما احساس تنهایی می‌کنیم، پس باید به آن خاتمه دهیم. گاهی قبول کردن این

 احساس برایمان دشوار است. باید احساس انزوا را به روش‌های مختلف بیان کنیم. ممکن است خودمان

 را با نوشتن مطالبی در دفتر خاطرات پیدا کنیم یا نامه‌ای خیالی به یک دوست بنویسیم، نقاشی کنیم یا

 تصویر چیزی را بکشیم، با صدای بلند آواز بخوانیم و بهرحال هرکار دیگری انجام دهیم تا بتوانیم

احسسات درونی‌مان را ابراز کنیم. بیان احساسات به‌ ما کمک می‌کند تا دریابیم برخی از چیزها به

احساس انزوای ما مربوط می‌شود مثل غم، عصبانیت و درماندگی.



2- باید فعال‌تر شویم:


هستیم مثل خانواده، پدر و مادر و یا دوست؛ می‌توانیم آن‌ها را ببینیم یا برایشان ایمیل بفرستیم یا به

 آن‌ها تلفن بزنیم. هم‌چنین، صحبت کردن با یک دوست فهمیده، غالباً به ما کمک می‌کند در حالاتمان

 تغییراتی ایجاد کنیم.


چنانچه دوست خوبی نداریم، صحبت کردن با یک روحانی، معلم یا مشاور می‌تواند نقطه شروعی باشد.

 

 

3- در کلوپ‌ها یا فعالیت‌های گروهی شرکت کنیم:


شرکت در برخی فعالیت‌ها یا کلوپ‌ها باعث می‌شود بعضی کارها را به انجام برسانیم. زمانی که دریک

فعالیت لذت‌بخش شرکت داریم، ذهنمان از احساس تنهایی دور می‌شود. هم‌چنین، بدین طریق

می‌توانیم مستقیماً حالتمان را تغییر دهیم. این کار می‌تواند به ما فرصت ملاقات با مردم را بدهد، افرادی

 که علائق مشابهی با ما دارند و نیز تمرینی برای رویارویی و دیدن مردم می‌باشد. این تأثیرات گاهی به

سرعت و گاهی نیز به کندی صورت می‌گیرد. ممکن است، واقعاً، نیاز داشته‌ باشیم که به سمت دیدن و

 صحبت کردن با مردم حرکت کنیم.


روش بهتر شرکت در کاری است که قبلاً از آن لذت می‌برده‌ایم یا فکر می‌کنیم جالب است. احتمال دارد

 حتی افرادی را پیدا کنیم که راهی مشابه ما دارند. دریافت حقوق اضافی یعنی اینکه ما درک کرده‌ایم که

 می‌توانیم وارد بعضی از فعالیت‌ها شده و بدون هیچ‌گونه احساس تنهایی، کاملاً به آن فعالیت علاقه‌مند

 شویم.

نتیجه:


هر فردی، در هر زمانی احساس تنهایی می‌کند. بکارگیری برخی از روش‌های پیشنهادی فوق، کمک

 می‌کند تا بهتر براین احساس فائق شویم.و یا میتوانید به روانپزشک و یا روانشناس برای مشورت مراجعه

 نمایید..

بزرگ‌‌ترین تغییر، از بین بردن حالت رکود و فعال‌تر شدن است. چنانچه ما در حال ازدست دادن کسی
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد