ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
در شرایطی که چشم انداز بیستساله 1404 و مرجعیت علمی 1435 در کنار تلاش برای دستیابی به اقتصاد دانشبنیان از مهمترین اهداف جمهوری اسلامی ایران است روند سالخوده شدن ساختار جمعیت کشور مانع جدی برای چنین اهدافی به شمار خواهد رفت و کشور را با مشکل جدی مواجه خواهد کرد.
در هفتهی گذشته مدیر کل دفتر آمار اطلاعاتی جمعیتی و مهاجرت سازمان ثبت احوال کشور با اشاره به نرخ رشد 1.8 درصدی موالید در سال گذشته هشدار داد: "در صورت ادامه این روند رشد جمعیت کشور در سالهای آینده به صفر و منفی می رسد. وی تصریح کرد: از سال 75 تا 79 دوره گذار سنی جمعیت 15 تا 29 سال بوده یعنی جمعیت جوانی داشتیم اما از ابتدای امسال وارد مرحله گذار سنی جمعیت یعنی 30 تا 64 سال میشویم به طوری که جمعیتمان، جمعیتی میانسال خواهد بود. وی گفت: در دو دهه آینده یعنی از سال 1410 به بعد کشور ما وارد مرحله کهنسالی میشود. همچنین آمارها نشان می دهد که باید برای دو سال اخیر برنامه ریزی جدی انجام شود." به بیان بسیار سادهتر کشور ایران که تا چند سال پیش از آن به عنوان جوانترین کشور دنیا یاد میکردیم دارد پیر میشود و این هشداری است برای تمام ایرانیان از مسولین گرفته تا خانوادهها.
رشد سریع جمعیت ایران در دههی 60، در کنار مسائل دیگری مانند جنگ تحمیلی و نوپا بودن حکومت و وجود ضعف در سیاستگزاری در عرصههای اجتماعی - اقتصادی باعث شد در انتهای آن دهه جمعیت کشور نسبت به ابتدای انقلاب حدوداً دو برابر شود که این امر مشکلات مختلفی را به وجود آورد. در آن زمان، برای حل مشکلات پیش آمده، سیاست جلوگیری از رشد جمعیت به صورت جدی در دستور کار مسئولین کشوری قرار گرفت و در این راستا تبلیغات و اقدامات گستردهای علیه رشد فزاینده جمعیت صورت گرفت. در نتیجهی این اقدامات و البته با وجود مشکلات معیشتی مردم، تمایل مردم برای زاد و ولد به شدت کاهش یافت. از سوی دیگر، سیاستهای نادرست و یا فقدان سیاست در مسائل مختلف اقتصادی ـ اجتماعی، باعث افزایش مهاجرت جمعیت از روستاها و شهرهای کوچک و شهرهای بزرگ و خصوصاً تهران شد. این مهاجرت گسترده باعث پدید آمدن مشکلات جدیدی در شهرهای بزرگ گشت. وجود این مشکلات در شهرهای بزرگ تمایل سیاستگزاران را برای مبارزه با رشد جمعیت تشدید نمود.
نتیجهی سیاستهای گذشته کاهش نرخ رشد جمعیت کشور از بیش از 3 درصد در دههی 60 به کمتر از 5.1 درصد در سالهای اخیر می باشد. با ادامهی روند فعلی مطابق پیشبینیهای صورت گرفته، این نرخ تا سال 1400 به حدود 8.0 درصد کاهش خواهد یافت و سپس مبتنی بر پیشبینیهای صورت گرفته صفر و حتی منفی شدن رشد جمعیت نیز بسیار محتمل خواهد بود. پایین بودن و خصوصاً منفی بودن نرخ رشد جمعیت از جمله معضلات اساسی بسیاری از کشورهای توسعه یافته نظیر کشورهای اروپایی و بسیاری از کشورهای پیشرفته می باشد. کاهش جمعیت جوان و سالخوردگی جمعیت میتواند صدمات اقتصادی و اجتماعی جبرانناپذیری را به کشور وارد سازد. بر پایه آمار موجود، نرخ باروری زنان کشور نیز روندی نزولی را طی میکند. با ادامه روند فعلی و کاهش تدریجی نرخ باروری زنان کشور، مسیر پیر شدن جمعیت کشور تسریع خواهد گشت.
همانطور که در دو دههی پیش رشد انفجاری جمعیت در کنار نبود تدبیرها، سیاستها و زیرساختهای مناسب یک شوک چندین ساله را به کشور وارد کرد، (که این شوک به صورت موجی در مسائل مختلف خود را نمایان می کند)، اینک نیز غفلت و عدم توجه به روند تغییرات فعلی و آتی جمعیت کشور، روند تغییرات ساختار سنی کشور و از سوی دیگر نحوهی توزیع جمعیت، میتواند کشور را وارد بحرانهای جدی و خطرناکی کند و حتی در برخی موارد استقلال کشور و حاکمیت نظام را به چالش بکشاند. بنابراین تدوین سیاست جمعیت کشور یک امر ضروری است که سریعاً باید پیگیری شود. یکی از مهمترین پیامدهای ادامهی روند فعلی تغییرات جمعیت کشور سالخوردگی جمعیت و بروز تبعات نامطلوب آن است؛ تبعاتی همچون کاهش نیروی کار، افزایش فشار بر تأمین اجتماعی و از همه مهمتر، کاهش خلاقیت و نوآوری در تمام شئون جامعه.
در صورتی که روند فعلی تغییرات جمعیت کشور ادامه پیدا کند ساختار سنی جمعیت در طی مدت دو سه دهه به صورت هرم وارونه در می آید. نمودارهای زیر بر اساس پیشبینی های سازمان ملل میباشد: