همه چیز ازهمه جا

عکس و مطالب خوندنی ودیدنی

همه چیز ازهمه جا

عکس و مطالب خوندنی ودیدنی

آلزایمرز

بیماری آلزایمرز یکی از مهمترین علل فراموشی بوده به صورتی که شخص به کلی گذشته و حال خود را از یاد برده و محیط زندگی و اطرافیان را نمیشناسد. در مراحل پیشرفته شخص مبتلا به بیماری آلزایمرز به علت از کار افتادن سلولهای مغزی و در نتیجه فراموشی مطلق قادر به خوردن غذا، نظافت شخصی و غیره نخواهد بود که برای افراد خانواده شاهد بودن چنین فاجعه ای بسیار دردناک و غیرقابل تحمل میباشد.
در حال حاضر حدود 5/4 میلیون نفر از کهنسالان کشور آمریکا به این بیماری خطرناک و مزاحم دچار هستند (معمولا این بیماری پس از سنین 65ــ60 سالگی بروز میکند). پیش بینی میشود که اگر داروی موثری برای درمان این بیماری کشف نشود و یا از بروز آن جلوگیری نگردد، تا سال 2050 رقم این بیماری در آمریکا به بیشتر از 18 میلیون نفر خواهد رسید

اگرچه داروی موثری برای بیماری آلزایمرز وجود ندارد ولی دانشمندان علوم پزشکی تا حدودی توانسته اند حرکت این بیماری را به وسیله بعضی از داروها کند کرده و کیفیت زندگی بیمار و اطرافیان بیمار را بالا برند. تا به حال چند ژن مسئول این بیماری شناسایی شده که خود در نحوه درمان آن مهم و موثر خواهد بود.

علائم و نشانه های آلزایمرز:
هر کسی در زندگی ممکن است دچار فراموشی شده و یا بسیاری از چیزها را به خاطر نیاورد که به طور کلی طبیعی است و نباید از آن وحشت داشت. فراموشی مربوط به بیماری آلزایمرز نوعی فراموشی است که مدام در پیشرفت بوده و شخص به تدریج به خاطر از کار افتادن سلولهای مغزی به کلی همه چیز را از یاد میبرد و این عمل یا عارضه برگشت دادنی و جبران شدنی نیست. اکثر بیماران مبتلا به بیماری آلزایمرز دارای علائم و نشانه های مشخصی هستند که میتوان در زیر به آنها اشاره نمود.

1ــ فراموشی مداوم و غیربرگشت
در اوائل بروز بیماری شخص مرتبا به عارضه فراموشی دچار شده و به طور کلی گذشته نزدیک خود را به خاطر نمیآورد. مثلا نمیداند آیا در چند دقیقه گذشته با دوستش تلفنی صحبت کرده و یا دارویش را خورده. اینگونه افراد قادرند گذشته دور را به خاطر آورده و در مراحل اولیه بیماری مشکلی از این نظر نداشته باشند ولی در نهایت متاسفانه گذشته دور را هم به خاطر نخواهند آورد. در ضمن در مراحل اولیه بیماری شخص قادر نیست مکالمه و صحبت معمولی را به راحتی ادامه دهد و دچار وقفه و سکته هایی در صحبت میشود. کلیدش را گم میکند، مدارک مهمی را که در جای امنی گذاشته به خاطر نمیآورد و کم کم در مراحل بالاتر اسامی اعضا خانواده را از یاد میبرد تا جایی که به کلی همه دنیا برایش ناشناس و غریبه و تاریک میشود و مغزش یارای کمترین فعالیت را نخواهد داشت.
2ــ‌ بیماران مبتلا به بیماری آلزایمرز مشکلاتی با اعداد و ارقام خواهند داشت و حساب کردن و جمع و تفریق و غیره را در اوایل به کندی انجام داده و در مراحل بعدی از حل آن قاصر میشوند.
3ــ یک بیمار مبتلا به بیماری آلزایمرز که روزی ناطق خوبی بوده و میتوانسته به راحتی در جمع عده ای سخنرانی کند و بدون یادداشت و کاغذ و کتاب قادر بوده ساعتها حرف بزند، به علت طبیعت این بیماری در موقع صحبت کردن به سختی به دنبال لغاتی میگردد که بتواند مقصودش را بیان نماید که گاهی هم برای بیمار و هم برای مخاطب بیمار سخت و ناراحت کننده است.
4ــ‌ بیماران مبتلا به بیماری آلزایمرز به تدریج حس زمان و مکان را از دست میدهند و به سختی میتوانند تشخیص دهند که در کجا هستند و در چه زمانی از روز به سر میبرند و یا چه روزی از روزهای هفته را میگذرانند. جای تعجب نیست اگر شخصی که در یک محله ای به مدت بیشتر از 30 سال زندگی کرده نتواند منزلش را پیدا کرده و گم و سرگردان میشود.
5ــ شخصی که به بیماری آلزایمرز دچار است نمیتواند تصمیم بگیرد و در مورد موضوعی یا شخصی به درستی قضاوت کند. این عمل که به خاطر طبیعت خسته کننده و درهم پیچیده بیماری به وجود میآید دوستان و اطرافیان بیمار را نگران و خسته میکند. اگر اطرافیان ندانند که این شخص به بیماری آلزایمرز دچار است اینگونه اعمال او را به دشمنی و خصومت و کینه ورزی و بی توجهی ربط میدهند و مشکلات دیگری را به وجود میآورند.
6ــ‌ بیمار مبتلا به آلزایمرز به علت فراموشی نمیتواند کارهای روزانه و شخصی خود مانند پختن و حمام کردن و لباس پوشیدن و غیره را انجام دهد. که گاهی موجب ناراحتیهای خود بیمار و اطرافیان میگردد.
7ــ طبیعت بیماری آلزایمرز به تدریج شخصیت بیمار را تغییر میدهد. انسانی که سالیان سال به همه محبت کرده و در مهربانی و انساندوستی معروف بوده ممکن است طوری نمایان شود که تصورش مشکل است. این شخص ممکن است به نزدیک ترین فرد خانواده اعتماد نداشته باشد. اکثرا آلزایمرز همراه است با افسردگی و گوشه گیری و عصبانیت و سرسختی که باعث خستگی دوستان و اطرافیان میشود.
و بالاخره وقتی بیماری پیشرفت کرد تمام این علائم و نشانه ها به سرعت شدت یافته و بیمار را در تنگناها غیرقابل برگشت و ناامید کننده ای قرار میدهد تا جایی که حتی یک سلول از سلولهای مغز شخص بیمار قدرت تحرک و خودنمایی ندارد و شخص به جسمی تبدیل میشود که تحمل او مشکل و ترک او محال خواهد شد چون عزیزی ست که گذشته و حال و آینده خود را از دست داده و اطرافیان با نگاه به این جسم که روزی شاد و شادی آور بود دیگر چیزی نمیبینند و نمیشوند زیرا او متاسفانه قوای فکر کردن و حرکت کردن و حرف زدن خود را از دست داده و خودی و بیگانه را به کلی از یاد برده است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد