همه چیز ازهمه جا

عکس و مطالب خوندنی ودیدنی

همه چیز ازهمه جا

عکس و مطالب خوندنی ودیدنی

هیچ کودکی جنسش خراب نیست!

نتایج یک پژوهش نشان می‌دهد بیش از 50 درصد والدین ایرانی تنبیه بدنی کودکان را حق خود و یکی از روش‌های تربیت کودکان می‌دانند. 40 درصد آنها نیز به تنبیه بدنی فرزندشان اقدام کرده‌اند. جستجو برای یافتن حواشی این خبر در فضای مجازی آمارهای دیگری را نشان می‌دهد که زنجیره‌ای از علت‌ها و معلول‌ها را کنار یکدیگر می‌چیند.

آمار سازمان بهزیستی نشان می‌دهد در 6 ماهه اول سال 88 بیش از 144 هزار کودک‌آزاری به اورژانس اجتماعی گزارش شده است، بیش از 50 درصد آزاراها توسط پدران و 70 درصد خشونت‌ها در محیط خانه صورت می‌گیرد. اعتیاد، طلاق، مشاجره و بیماری‌های روانی متهمان اصلی کودک‌آزاری هستند و... .

این در حالی است که بنا به تجربه، آمارهای منفی در جامعه را باید از طریق ضرب آمارهای رسمی در عدد 3 به‌دست آورد و بالطبع در این باره نیز آمار واقعی کودک‌آزاری احتمالا چند برابر رقم ذکر شده توسط اورژانس اجتماعی است. دیگر این که طبق کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل متحد که در سال 1989 تصویب شده و بیش از 192کشور ازجمله ایران به آن پیوسته‌اند، تنبیه بدنی کودک نقض حقوق بشر تلقی و با واژه‌هایی نظیر ظالمانه، غیرانسانی و تحقیرآمیز توصیف شده است. در این قانون افراد زیر 18 سال کودک محسوب می‌شوند و در ماده 37 نیز دولت‌ها متعهد شده‌اند برای مقابله با رفتارهای خشونت‌آمیز علیه کودکان اقدام کنند.

تنبیه بدنی کودکان احتمالا سابقه‌ای به اندازه قدمت بشر دارد و متاسفانه به گفته جامعه‌شناسان در جوامع امروزی گاه با چراغ خاموش حرکت می‌کند. به این معنا که حساسیتی نسبت به تنبیه بدنی کودک وجود ندارد و گاهی چنین اقدامی از سوی والدین یا اطرافیان کودک روش طبیعی و معقول و حتی شایسته تمجید تلقی می‌شود.

درباره علت‌های بروز چنین اقدامی سخن بسیار است، اما اغلب دلایل را می‌توان در عبارت نارسایی‌های فرهنگی خلاصه کرد چراکه روان‌شناسان معتقدند تنبیه بدنی به هر شکل و صورت و در هر درجه‌ای که باشد مسلما در کوتاه یا بلندمدت آثار منفی قابل اعتنایی در پی خواهد داشت. این به‌معنای نفی مطلق تنبیه بدنی کودک است.

در برخی کشورهای توسعه‌ یافته نظارت مدنی و قانونی در این حوزه به گونه‌ای است که گزارش تنبیه بدنی کودک تبعات حقوقی ویژه‌ای برای والدین دارد و در صورت استمرار به سلب حضانت کودک از آنان منجر می‌شود. در حالی که در جامعه ما نظارت مدنی و پشتوانه قانونی برای حفاظت از حقوق کودک وجود ندارد.

براساس یک پژوهش که به بررسی 100 سال مقاله‌های منتشر شده درباره تنبیه بدنی کودک می‌پردازد، علاوه بر رد کامل چنین شیوه‌ای در هر شرایطی برای تربیت کودک نشان می‌دهد تنبیه بدنی اغلب نتایج معکوس به بار می‌آورد. در این پژوهش تاکید شده است، تنبیه بدنی احتمال بروز پرخاشگری و لجبازی را در کودک افزایش می‌دهد. خشونت بدنی شیوه رایج برخورد با کودک در خانواده‌هایی است که با نابسامانی‌های اخلاقی،‌ رابطه‌ای و عاطفی مواجهند و منطق گفتگو را نمی‌شناسند.

در تمامی موارد تنبیه بدنی می‌تواند با روش‌هایی نظیر تذکر زبانی، بی‌اعتنایی هدفمند در برابر رفتارهای ناشایست کودک، محروم کردن وی از خواسته‌های رفاهی و تفریحی و... جایگزین شود.

کودکی که با خشونت بدنی تحقیر می‌شود در بزرگسالی تحقیر کردن به هر روشی را علیه اقشار مختلف از کودک گرفته تا سالمند به کار می‌برد.

نتیجه این پژوهش همچنین بیانگر این واقعیت است کودکانی که تنبیه بدنی می‌شوند در ارتباطات رفتاری و عاطفی با نارسایی‌های جدی و دامنه‌دار مواجه خواهند شد.

همچنین تنبیه بدنی کودک قبح ذاتی خشونت علیه دیگران را در وی از بین می‌برد و برای جلوگیری از رشد ویژگی منفی نظیر دروغگویی، مجموعه‌ای از ویژگی‌های مخرب و زیانبار نظیر ضعف خودباوری و اعتماد به نفس، عصیانگری، زورمداری،‌ بی‌عاطفگی، خشونت‌پذیری یا اعمال خشونت و... را در کودک به وجود می‌آورد و تقویت می‌کند.

والدین باید این نکته را همواره مدنظر داشته باشند که نه بدذاتی ارثی است و نه هیچ کودکی بدذات به دنیا می‌آید. رفتارهایی که از سوی بزرگ‌ترها و والدین‌ به بدذاتی و «جنس خراب» کودک تعبیر می‌شود، نتیجه رفتارها و عادات اکتسابی وی طی ارتباط با والدین و اطرافیان است و تنبیه بدنی خود پیامی برای افزایش رفتارهای غیرعادی و مخرب کودک است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد