میاموتوموساشی میگوید: اگر نگاه کلان به اشیاء نداشته باشید، در تنظیم استراتژی با دشواری مواجه خواهید شد. اما اگر استراتژی را بیاموزید و بر آن تسلط بیابید، در برابر بیست یا سی دشمن هم بازنده نخواهید بود.
بیش از هر چیز دیگر باید قلبا به استراتژی اعتقاد داشته باشید.
جورج.اس. پاتنهرگز نیز بر این عقیده است: به کارکنان خود نگویید کارها را چگونه انجام دهند، بگویید میخواهید آنها چه دستاوردی داشته باشند و ملاحظه خواهید کرد که آنها با نبوغ و نوآوری خود شما را متحیر خواهند کرد.
پیتر دراکرمن نیز معتقد است: هرگز واژه تفویض قدرت را به کار نبردهام. من آن را واژهای حقیر میدانم، و همواره از مسوولیت و فقط مسوولیت سخن گفتهام. تنها در صورت وجود مسوولیت است که اختیار هم میتواند وجود داشته باشد. این موضوع نیز نخستین درس علوم سیاسی است.
رزابت.موس کانتریک هم میگوید: مصداق بینایی مدیریت - یا حتی زندگی- آن است که در میانه کار تقریبا از همه چیز بوی نومیدی و ناکامی به مشام میرسد... پشتکار مداومت و پیگیری نیز اتلاف وقت و خستهکننده میشود.