ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
چشمها به صورت کامل مانند یک توپ پینگپنگ هستند که تنها بخشی از آنها از منظر بیرونی کالبد، قابل رویت است.
چشمها از قطعات بسیار ظریفی تشکیل شده و به همین دلیل، بدن برای حفاظت از آنها ابزارهای مختلفی دارد. به این ترتیب که چشم در کاسه چشم و کاسه چشم در جمجمه نشسته است که آن هم یک سپر استخوانی مستحکم برای این اندام حساس به شمار میرود.
علاوه بر آن با هر بار پلک زدن، لایهای از موکوس، روغن و اشک، قرنیه را میپوشاند. اشکها پس از مرطوب کردن و شستوشوی چشمها، جریان را به کانالهایی در پلکها هدایت میکند.
این کانالها اشکها را تخلیه میکند و به کیسه اشکی میفرستد و اشکها در نهایت از طریق یک مجرا به بینی منتقل میشود.
چشم چطور میبیند؟
چشمها برای دیدن، مجبور به حرکت هستند. شش عضله خارجی که کره چشم را احاطه کرده است، مانند نخهای خیمه شب بازی عمل میکند و آنها چشمها را به صورت هماهنگ در جهات مختلف حرکت میدهد.
اما اصلیترین عنصری که چشم ما برای دیدن به آن نیاز دارد، نور است. نور تصویر اشیا را در چشم مینشاند. اولین چیزی که نور هنگام ورود به چشم آن را لمس میکند، لایه نازکی از اشک است. پشت این لایه مرطوب، قرنیه چشم قرار دارد. این پوشش شفاف به تمرکز نور کمک میکند.
نور پس از عبور از این لایه که زلالیه نام دارد، وارد مردمک میشود. باز شدن مردمک با عنبیه یا همان بخش رنگی چشم صورت میگیرد و میزان این بازشدگی به میزان ورود نور بستگی دارد.
نور پس از آن به عدسی چشم میتابد که عملکرد آن مانند لنز دوربین است. عدسی، پرتوهای تابیده به شبکیه را متمرکز میکند. ضخامت عدسی با توجه به دور یا نزدیک بودن اشیا، تغییر میکند.
در مرحله بعد نور وارد کره چشم میشود که مملو از مایعی ژل مانند به نام زجاجیه است. نور در نهایت به پردهای به نام شبکیه میتابد که در قسمت انتهایی کره چشم واقع شده است.
شبکیه مانند صفحه فیلم خام دوربین فیلمبرداری یا فیلم دوربین عکاسی است. پرتوهای نوری پس از برخورد با پرده شبکیه در قالب پیامهایی عصبی به مغز منتقل و در آنجا تفسیر میشود.
بر خلاف یک صفحه نمایش فیلم، شبکیه دارای نیروهای کاری متفاوتی است:
- رگهای خونی:
- ماکولا:
- گیرنده:
- اپیتلیوم رنگدانه شبکیه:
- کوروئید:
- صلبیه:
سیگنالهای فرستاده شده از گیرندههای چشم، در طول رشتههای عصبی چشم حرکت میکند و به یک بسته نرمافزاری عصبی که در پشت چشم قرار دارد، میرسد.
این پیامهای عصبی سپس برای تجزیه و تحلیل به مرکز بینایی در پشت مغز فرستاده میشود.
دیوارهای سخت، فیبری و سفید است که از پشت کره چشم تا قرنیه ادامه دارد و وظیفه آن محافظت از ساختارهای ظریف داخل چشم است.یک لایه نهفته در پشت شبکیه چشم است و از رگهای خونی بسیار ریزی تشکیل شده است. این لایه، شبکیه و اپیتلیوم رنگدانه شبکیه را تغذیه میکند.در قسمت زیرین گیرندهها لایهای از یک بافت تاریک وجود دارد که اپیتلیوم رنگدانه شبکیه نام دارد. این سلولهای مهم شدت نور را کم میکند تا سیگنالها واضحتر به نمایش دربیاید. در شبکیه دو نوع گیرنده وجود دارد. گیرندههای میلهای یا استوانهای و مخروطی. این اعصاب تخصصی نور را به سیگنالهای الکترو شیمیایی تبدیل میکند. نقطهای در مرکز شبکیه چشم است. در این بخش عصبهای حساسی وجود دارد که نور را به صورت تخصصیتر از قسمتهای دیگر شبکیه، تجزیه و تحلیل میکند. عروق خونی در شبکیه، مواد مغذی را به سلولهای عصبی میرساند.