ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
امیدوارم دیگر او را سر این کار نبینم
اصلاً در این زمینه به عنوان یک همکار بازیگر با او صحبتی نداشتی؟
مفیدی: من خیلی با سامان حرف زدم! گفتم موقعیتی که در آن قرار گرفتهای را درک کن! به نظر من او پسر بیمعرفت و بیادبی است، چون با رفتارش خواسته یا ناخواسته به همه توهین میکرد. ضمن اینکه معتقد هستم جای او اصلاً در مراسم تقدیر نبود. با دیدن او بسیار ناراحت شدم و امیدوارم دیگر او را سر این کار نبینم، چون اگر بیاید من شاید دیگر با این پروژه همراهی نکنم. واقعاً بحث حسادت وجود ندارد، هیچکس با این مسئله مشکلی نداشت، امیدوارم عکسش در هزار مجله چاپ شود.
خسروی: من بیش از همه با سامان بودم، اما کمی هم این مسئله را ناشی از صبر و تحمل بیش از حد شهاب میدانم.
روز اول دو تا دیالوگ معمولی هم نمیتوانست بگوید
قبول دارید بخشی از موفقیت خنده بازار به خاطر آیتم نود درصد بود؟
عباسی: بله ... .
مفیدی: بله، اما روز اول سازمان دو تا دیالوگ معمولی هم نمیتوانست بگوید! الان هم نمیتواند. شهاب خیلی زحمت برای او کشید!
خسروی: شهاب به او یک نقش در یکی از آیتمهای برنامه هشت داد، هول شد تنگ آب را با ماهی سر کشید!
عباسی: علی دایی را همه میشناسند، او اگر آدم بیظرفیت و انتقاد ناپذیری بود، به اینجا نمیرسید! به نظر من علی دایی روحی بزرگ دارد. مطمئن هستم او با خود برنامه مشکلی نداشت. متأسفانه سامان چند روز قبل از پخش آن آیتم، به جشن استقلال رفته بود و کلی ادا درآورده بود. ما به شدت ناراحت شدیم و ریختیم به هم که چرا کلاس برنامه را پایین میآوری؟ از شانس ما این برنامه چند روز بعد پخش شد و آقای دایی فکر کرد این مسئله جهتدار است. ما هیچگاه نمیخواستیم وارد محدوده شخصی آدمها شویم!
خسروی: باورکن از من هم برای این جشنها دعوت کردند، ولی نرفتم! من به عنوان یک بازیگر رسالتی دارم.
عباسی: همین دیروز جلوی چشم من در یک برنامه از کلماتی استفاده کرد که از شرم جلسه را ترک کردم. باور کن اگر میدانستم سامان تصمیم دارد در این برنامهها روی صحنه برود، به هیچ وجه او را دعوت نمیکردم.
خسروی: امیدوار هستم شهاب در انتخابهای بعدیاش جنبه آدمها را بسنجد!
عباسی : من جنبه انسانها را از کجا میتوانم بفهمم! هر آدمی در لحظه، جنبه خودش را نشان میدهد!
با محمدرضا گلزار میخواستیم شوخی کنیم اما...
کسی بود که بخواهید با او شوخی کنید، ولی بازیگر مناسب ایفای آن را نداشته باشید؟
عباسی: بله ... مثلاً با محمدرضا گلزار میخواستیم شوخی کنیم، ولی چهرهای مثل او نداشتیم! (با هم میخندند)
خسروی: من گفتم بابا من به این خوشتیپی، با این همه شباهت به گلزار!
مفیدی: واقعاً میخواست گلزار را بازی کند! جالب بود. خودش یک جور پارادوکس میشد!
خسروی: تا مدتی هم خودمان افسردگی گرفته بودیم!
عباسی: هر چه میگشتیم نمییافتیم! چون اگر کسی شکل او پیدا میکردیم، میشد خود گلزار! او جزو صورتهای فتوژنیکی است که کم یافت میشود. البته یکی- دو چهره خوب به من معرفی شدند که بازیگر نبودند.
مفیدی: باید خودش را بگوییم بیاید!(میخندد)