نامه عاشقانه ترکی

سلام بر تو میدونم که صدامو شناختی‌ پس خودشو معرفی‌ نمیکنم
شایدم نشناختی، منم گضنفر
آااه ‌ای عشگ من،

چند روزه که دلم برات تنج شده و گلبم مثل یه ساعت دیواری هر دگیگه شهصت لیتر آب را تگسیم بر مجذور مربع می‌کنه، حالا بگو بگال محل ما چند سالشه؟

امروز یاد آن روزی افتادم که تو من را دیدی و یک دل‌ نه صد دل‌ منو عاشگ خودت کردی. یادت می‌‌آید؟

ای بابا عجب جیجی هستی‌، یادت نمی‌آید؟

خیلی‌ خنجی، خودم میجم. اون روز که من زیر درخت جیلاس سر کوچه، لبو کوفت می‌کردم با بربری. ناجهان پدرت تو را با جفتک از خانه بیرون انداخت و من مثل اسب به تو خندیدم، خیلی‌ از دست من ناراحت شدی. ولی‌ با عشگ و علاگه به طرف من آمدی. خیلی‌ محکم لجدی به شکم من زدی و رفتی‌. آن لجد را که زدی برگ از چشمانم پرید و حسابی‌ عاشگت شدم.

از آن به بعد هر روز من زیر درخت جیلاس می‌‌ایستادم تا تورا ببینم، ولی‌ هیچوگت ندیدمت. اول فکر کردم که شاید خانه تان را عوض کردید ولی‌ بعدا فهمیدم درخت جیلاس را اشتباه آمده بودم.

 

یک گاب عکس خالی‌ روی میزم گذاشتم و داخل آن نوشتم "عشگم" هر وگت آن را میبینم به تو فکر می‌کنم و تصویر تو را به ذهن می‌‌آورم. اینم بجم چه من بدجوری جیرتیم هااااااااا !

مثلا همین دیروز داداشم داشت به گاب نگاه میکرد، دو تا زدم تو سرشو بهش گفتم  مجه تو خودت ناموس نداری به دختر مردم نگاه میکنی‌؟

 

راستی‌ این شماره‌ای که به من دادی خیلی‌ به دردم خورد. هر روز زنج میزنم و یک ساعت باهات درد‌ دل‌ میکنم و تو هم هی‌ میجی‌ "مشترک مورد نظر در شبکه موجود نمی‌باشد" من که میدونم منظورت از این حرفا چیه!! منظورت اینه که تو هم به من عشگ میورزی، مجه نه!؟

 

یه چیزی بهت میجم ولی‌ ناراحت نشی‌،

گوساله! این چه وضع ابراز عشگه؟

ناراحت شدی؟ خاک بر سر بی جنبت!! آدم انقد بی جنبه؟

ولی‌ میدونم یکی‌ از این روزا سرتو میندازی پایین و عین بچهٔ آدم میای تو خونهٔ من، راستی‌ خواستی‌ بیای ده تا نون بربری هم سر راهت بجیر!

 

یه روزی میام خواستگاریت، می‌خوام خیلی‌ جرم و صمیمی‌ باباتو ببوسم و چندتا شوخی‌ دستی‌ هم باهاش می‌چنم چه حسابی‌ اول زندجی‌ باهم رفیق بشیم، راستی‌ کلهٔ بابت مثل نورافکن می مونه. بعد عروسی‌ بهش بجو خیلی‌ طرف خونهٔ ما پیداش نشه. من آدم چچل میبینم مزاجم بهم میریزه!

 

چند وگت پیش یه دسته گل برات از باغچه چیدم که سر کوچتون دادمش به یه دختر دیجه، فکر بد نکن! دختر داشت نگاهم میکرد منم تو رودرواسی جیر کردم گل‌ رو دادم بهش، اونم لبخند ملیحی از ته روده اش به من زد. درسته دختره از تو خیلی‌ خوشجل تر بود ولی‌ چیکار کنم که بیخ ریش خودمی.

 

راستی من عاشگ گورمه سبزی ام (البته بعد از تو) اجه برام خواستی‌ درست کنی‌ حواست باشه، بی‌ نمک بشه، بسوزه ، بد طعم بشه همچی لجدی بهت میزنم که نفهمی از من خوردی یا از خر!

 

خلاصه اینکه بی‌ گراری نکن، یه خط شعر هم برات گفتم. خوشت اومد اومد، نیومد به درک!

بی‌ تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم           فکر نکن یاد تو بودم، داشتم اونجا ول می‌گشتم

 

گضنفر تو