ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
در فرهنگ و جامعه ما پذیرش این امر که اعتیاد نوعی بیماری است، بسیار مشکل به نظر می رسد، ولی اگر از این امر آگاه باشیم که فرد معتاد با مصرف مواد مخدر، سلامت جسمی و روانی خود را به خطر می اندازد، بیمارگونه بودن اعتیاد نیز برایمان روشن تر می شود. خیلی از ما به اشتباه به جای اینکه بیماری اعتیاد را خطرناک بدانیم، خود فرد مصرف کننده مواد را خطرناک تلقی می کنیم و در مواجهه با این افراد، آنها را طرد می کنیم.
بررسی جنبه روانی گرایش به اعتیاد هیچ کس بی دلیل معتاد نمی شود سمیه شرافتی در فرهنگ و جامعه ما پذیرش اینکه اعتیاد نوعی بیماری است، بسیار مشکل است، ولی اگر بدانیم که فرد معتاد با مصرف مواد مخدر، سلامت جسمی و روانی خود را به خطر می اندازد، بیمارگونه بودن اعتیاد نیز برایمان روشن تر می شود در فرهنگ و جامعه ما پذیرش این امر که اعتیاد نوعی بیماری است، بسیار مشکل به نظر می رسد، ولی اگر از این امر آگاه باشیم که فرد معتاد با مصرف مواد مخدر، سلامت جسمی و روانی خود را به خطر می اندازد، بیمارگونه بودن اعتیاد نیز برایمان روشن تر می شود. خیلی از ما به اشتباه به جای اینکه بیماری اعتیاد را خطرناک بدانیم، خود فرد مصرف کننده مواد را خطرناک تلقی می کنیم و در مواجهه با این افراد، آنها را طرد می کنیم. در حالی که بسیاری از افراد جامعه، این افراد را طرد کرده و نسبت به آنها خشمگین هستند، ولی روان شناسان و روانپزشکان معتقدند که رها کردن این افراد در آتش این بیماری، وضعیت آنها را بسیار وخیم تر می کند، چون این افراد توانایی تفکر معقولانه و منطقی را ندارند. این بیماری، یک بیماری اجتماعی است و تا زمانی که جامعه دست به درمان فرد نزند، احتمال بهبودی او بسیار پایین است. گرایش به مواد مخدر، در تمام سطوح سنی و در بین هریک از اقشار اجتماع دیده می شود. استفاده از این مواد در بین نوجوانان و بزرگسالان تاریخچه ای چندین هزار ساله دارد. در ایالات متحده، یک چهارم نسخه های پزشکان را داروهای آرامبخش یا آمفتامین ها تشکیل می دهند. این یافته بدین معناست که درصدی از جمعیت ایالت متحده معتادند. درصد نوجوانانی که به نحوی از مواد مخدر استفاده می کنند، مشخص نیست، ولی در برخی از کشورهای صنعتی، 40 درصد از فارغ التحصیلان دانشگاه ها و دبیرستان ها دست کم یک بار از مواد مخدر نظیر کوکائین استفاده کرده اند. در بیشتر موارد گرایش به اعتیاد از اوایل جوانی شروع شده و تا زمانی که فرد معتاد آخرین نفس هایش را بکشد، ادامه می یابد. تمایل نوجوانان به مصرف مواد ممکن است دلایل متنوعی داشته باشد. در هر دوره از تاریخ، افراد به مواد مختلفی گرایش داشته اند. به عنوان مثال در دهه های 60 و 70، LSD که یک ماده خطرناک توهم زاست، جای خود را بتدریج به مواد دیگری نظیر کوکائین داد. گرایش نوجوانان به اعتیاد به دلایلی از جمله فشار گروه همسالان، روابط خانوادگی، گریز از فشارهای زندگی، اختلالات هیجانی، ازخودبیگانگی و طرد اجتماعی دربرمی گیرد. یکی از بهترین عوامل در پیش بینی اینکه فرد در آینده به چه ماده ای گرایش پیدا می کند، این است که بدانیم رفقای او بویژه دوستان صمیمی اش چه نوع ماده اعتیادآوری را مصرف می کنند. نوع رابطه فرد با خانواده نیز بسیار مهم است. در خانواده های مستبد، متخاصم و سهل انگار، موارد اعتیاد بیشتری گزارش شده است. احساس پوچی و بی حوصلگی و مواجه شدن با مشکلات متعدد زندگی نیز باعث می شود فرد برای گریز از فشارهای زندگی اش به اعتیاد روی بیاورد. علاوه بر همه اینها احساس انزوا، فقدان پذیرش از سوی اطرافیان و داشتن باورهای غلط نسبت به دنیا باعث تخریب ذهن و فکر فرد می شود، تاجایی که برای رهایی و گریز از همه این مشکلات، بهترین و آخرین راه را قرار گرفتن تحت لوای اعتیاد می داند. روان شناسان معتقدند که عوارض و آسیب های روانی اعتیاد بیشتر از عوارض جسمی آن، فرد معتاد را در معرض خطر قرار می دهد. مشکلات شخصیتی از جمله مسخ شخصیت در این افراد، حتی گاهی آنان را به سوی خودکشی و نابودی خود سوق می دهد. علاوه بر این، ازهم پاشیدگی کانون خانواده، مشکلات روحی و روانی اعضای آن، بخصوص کودکان و گرویدن آنها به انواع فسادها و نابهنجاری ها، ازهم گسیختگی شرایط شغلی فرد معتاد و کاهش تمام انگیزه ها و هیجان های ضروری در زندگی، آنان را به سمت نابودی و ویرانی سوق می دهد. وابستگی به مواد در این بیماران گاهی اوقات به قدری زیاد می شود که با وجود تصمیم آنها مبنی بر ترک مواد، گرایش مجدد به طرف آن نیز در سطح بالایی قرار دارد. یک فرد معتاد قادر نیست بتنهایی بیماری خود را ریشه کن کند. سهل انگاری در استفاده از داروها، ضعف سیستم عمومی بدن و عدم رعایت توصیه های پزشک، منجر به وخیم تر شدن این بیماری در آنها می شود. علاوه بر اینها، ترس از درد ناشی از ترک مواد مخدر باعث برگشت مجدد آنها می شود. تمامی این موارد به ما می فهماند که نباید فرد معتاد را تنها بگذاریم، زیرا با این کار، آنان به دنبال توجیهی برای گرویدنشان به اعتیاد می گردند: حال که همه با من رفتار غیر انسانی دارند، چطور می توانم اعتیادم را کنار بگذارم؟ انزوا در این بیماران خطرات جدی دیگری نیز دارد. طبق اعلام سازمان بهزیستی، 30 درصد از این بیماران با افراد دیگری غیر از همسر خود رابطه جنسی دارند و بیشتر آنان به سمت جرم و جنایت و استفاده از مشروبات الکلی نیز گرایش پیدا می کنند. چون فرد معتاد اعتماد به نفس فوق العاده ضعیفی دارد، درمان او باید مبتنی بر محرک ها و مشوق های قوی از سوی اطرافیان باشد. عدم وجود حمایت کننده های عاطفی در زندگی بیمار، انگیزه او را برای ترک اعتیادش تا حد زیادی کاهش می دهد. با آگاهی از این نکته، در قدم دوم باید بدانیم که فرد معتاد برای ترک اعتیادش باید کمترین درد و ناراحتی را تحمل کند. در کنار روش های دارویی مناسب برای کمک به بهبودی بیمار، او احتیاج به یک مشاوره تخصصی دارد. فرد معتاد باید به طور مداوم با یک روان شناس برای قوی تر کردن انگیزه ها و دادن واکنش های مناسب ارتباط داشته باشد. شرکت در جلسه های روان درمانی که هم شامل درمان فردی و هم شامل درمان گروهی می شود نیز از مراحل دیگر درمان است. علاوه بر توصیه های مستقیم به فرد معتاد، دادن دستورات لازم به خانواده و اطرافیان او در جهت تغییر و اصلاح رفتار با فرد معتاد بسیار مهم و ضروری است. و نکته آخر اینکه تمامی این مراحل باید در ماه های بعد از ترک اعتیاد نیز برای جلوگیری از بروز مجدد آن رعایت شوند.
منبع خبر: روزنامه همشهری صفحه درمانگاه 31-5-84