همه چیز ازهمه جا

عکس و مطالب خوندنی ودیدنی

همه چیز ازهمه جا

عکس و مطالب خوندنی ودیدنی

کم‌کاری‌های فدراسیون و بار سنگینی که «بهداد» به دوش می‌کشد


هشتادویکمین دوره مسابقات وزنه برداری قهرمانی جهان در قزاقستان در حالی به پایان رسید که در روز پایانی خود یک شات منحصربفرد را به عکسان حاضر در سالن هدیه کرد. جایی که بهداد سلیمی، پرامیدترین ورزشکار کشورمان روی سکوی دوم ایستاد تا شاهد قهرمانی وزنه‌بردار روش باشد. اتفاقی که این روزها بهانه‌ای شده برای تاختن به قوی‌ترین مرد جهان.
  
به گزارش تابناک، نائب قهرمانی سلیمی باعث شد تا یک بار دیگر به یاد یک عادت جمعی بیفتیم. فراموشکاری جامعه ایرانی! در خصوص فراموشکاری جامعه ایرانی وحافظه بلندمدت تاریخی مردم کشورمان سخن‌های بسیاری رفته و بازگو کردن آن تکرار مکررات است. اما شاید همین مدال نقره‌ای که بر گردن بهدا سلیمی در آلماتی قرار گرفته بهترین شاهد مثال برای توضیح این ماجرا بدون هیچ اطنابی باشد. مردمی که در چند سال اخیر نزدیک به هر دوسال یکبار با مدال طلای بهداد سلیمی در المپیک و بازی‌های آسیایی سر به آسمان می‌سایند و بعد که همه چیز تمام می‌شود فراموشکار می‌شوند که ما، ورزش ما و مسئولان ما به قهرمانی نظیر بهداد سلیمی چه داده‌ایم که حالا با یک نائب قهرمانی از او شکایت داریم؟

چند روز دیگر شهرآورد پایتخت برگزار می‌شود همین شهرآورد نمونه خوبی است برای مقایسه قهرمانان کشورمان. یک نود دقیقه روی چمن سبز آزادی که ویترین ستاره‌های میلیاردری است که نهایت افتخار ورزشی‌شان قهرمانی در لیگ کشور خودمان است. حالا کافی است هزینه‌های این‌ها را مقایسه کنید با هزینه‌هایی که برای قهرمانان کشورمان می‌شود. هزینه‌هایی که در فدراسیون آشفته‌ای چون دو و میدانی احسان حدادی را بر این می‌دارد تا با هزینه شخصی خودش مدال نقره المپیک را کسب کند. 

بهداد سلیمی در بهترین حالت در لیگ وزنه‌برداری ایران سالی چهل میلیون تومان می‌تواند بگیرد و این البته قابل مقایسه با هزینه در رشته‌ای چون فوتبال نیست. اما اینجا صرفا درآمد محل مقایسه نیست. سطح توقعی که جامعه از قهرمانی چون بهداد سلیمی دارند اصلا قابل مقایسه با سطح توقع از ستاره‌های پوشالی که این روزها مدام تیتر یک روزنامه‌ها هستند نیست. سطح توقعی که مدال نقره جهانی بهداد سلیمی را کم‌کاری می‌داند اما از همین حالا می‌داند که نباید برای قهرمانی در جام‌ملت‌های فوتبال حساب باز کند.

البته در سوی دیگر این عملکرد ضعیف فدراسیون حسین رضازاده هم هست که انگیزه را در قهرمانانی چون بهدا سلیمی می‌میراند. رئیس فدراسیون وزنه‌برداری ایران اگر به دلیل ارتباطات ضعیف بین‌المللی‌اش نمی‌تواند از اجلاس‌های جهانی ره‌آوردی برای وزنه‌برداری کشورمان داشته باش حداقل از ارتباطات داخلی‌اش که می‌تواند استفاده کند. اگر رئیس فدراسیونی که عضو هیات مدیره سایپاست نتواند از ارتباطات خود برای ورد این تیم به لیگ وزنه‌برداری و هزینه حرفه‌ای برای قهرمانان بهره ببرد که دیگر چه انتظاری از قهرمانمان داریم؟ 

بی‌شک حسین رضازاده اگر سر خود را کمی خلوت‌تر کند و از جلسات روزانه علنی و خصوصی و کمیسیون‌های شورای شهرش بزند می‌تواند از همین ارتباطاتی که در این مدت فقط از طریق همین شورای شهر کسب کرده اسپانسرهای فراوانی را به لیگ وزنه‌برداری وارد کند و علاوه بر روحیه دادن به قهرمان فعلی موجب تحولی در لیگ و ظهور نسل جوان این رشته کند.

اما حیف که سر آقای رئیس در ساختمان شورا گرم است و نتیجه‌اش این می‌شود که از همه کاروان ایران تنها کیانوش و بهداد شانس کسب مدال هستند که اگر خدای ناکرده مثل اینچئون کیانوش و مثل آلماتی بهداد رنگ مدال‌هایشان غیر از طلا باشد چه‌ها که بر سرشان نمی‌آوریم. 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد