همه چیز ازهمه جا

عکس و مطالب خوندنی ودیدنی

همه چیز ازهمه جا

عکس و مطالب خوندنی ودیدنی

وقتی رژیم، سلامت روان را تهدید می‌کند


 

 

وقتی آمار و ارقام سازمان‌های بهداشتی و بیمه خبر از آن می‌دهند که 10 درصد افزایش وزن باعث می‌شود شانس مرگ تا 13 درصد افزایش پیدا کند و اگر افزایش وزن به 20 درصد برسد، افزایش خطر مرگ به 25 درصد می‌رسد، دیگر عجیب نیست که تب لاغری به شکل تصاعدی بالا رود. یکی از نتایجش هم می‌شود داغ شدن بازار همین رژیم‌های لاغری؛ آن‌قدر که دکتر سیدضیاءالدین مظهری، رئیس انجمن تغذیه ایران می‌گوید:

«افراد غیر متخصصی که صلاحیتی در عرصه رژیم‌های لاغری ندارند، با در نظر گرفتن موج انگیزه و گرایش به لاغری، تبلیغات گسترده‌ای ترتیب داده‌اند و متأسفانه کنترلی هم بر آن‌ها اِعمال نمی‌شود. آن‌ها نه تنها نمی‌توانند اهداف رژیم‌درمانی را تأمین کنند، بلکه بدون در نظر گرفتن نیازهای بدن افراد و تفاوت‌های فردی، یک رژیم را برای همه تجویز می‌کنند و موجب کمبودهای غذایی در افراد می‌شوند و مردمی هم که انتظار دارند در یک زمان محدود، وزن زیادی کم کنند، به این رژیم‌ها روی می‌آورند و از آن ضربه می‌بینند.» او ادامه می‌دهد: «تنها متخصص تغذیه بودن برای ارایه رژیم، کافی نیست. رژیم‌درمانی چیزی نیست که بتوان با شیوه‌های کامپیوتری، برای همه بیماران، یک نسخه را پیچید و یک رژیم را تجویز کرد. اما متأسفانه، عده‌ای از پزشکان در دادن رژیم غذایی متناسب با سن، جنس و ویژگی‌های فیزیولوژیکی خاص فرد کوتاهی می‌کنند.» رئیس انجمن تغذیه ایران معتقد است: «ما غذا را از این جهت که صرفاً گرسنگی را برطرف کنیم یا انرژی مورد نیاز بدن را تأمین کرده باشیم، نمی‌خوریم. تغذیه ما باید بتواند 50 ماده غذایی، شامل ریزمغذی‌ها و درشت‌مغذی‌ها را تأمین کند. تغییر برنامه غذایی و تهی شدن سلول‌ها از مواد غذایی و معدنی مورد نیاز بدن، آثار جانبی خطرناکی دارد که خود را از طریق تغییرات فیزیولوژیکی و خُلقی نشان می‌دهد؛ تا جایی که حتی می‌تواند باعث سوء‌ تغذیه یا کم‌خونی‌های دایمی شود.»


به گفته متخصصان تغذیه، کمبود ویتامین‌های گروه B در برنامه غذایی و رژیم‌درمانی موجب افسردگی، خستگی زودرس و تحریک‌پذیری عصبی می‌شود. در افرادی که به طور منظم و سر وقت غذا نمی‌خورند، قند خون دایماً در حال تغییر است و ثبات لازم را ندارد و همین مسأله روی قدرت تفکر و تمرکز و در نتیجه خلق‌و‌خوی آن‌ها تأثیر می‌گذارد. بعضی از افراد هم به بعضی مواد شیمیایی موجود در غذاها حساسیت دارند که حین مصرف این مواد غذایی خاص، خلق‌وخوی آن‌ها دچار مشکل می‌شود. دکتر کشاورز می‌گوید: «برای این‌که قند خون حالت پایداری پیدا کند، نباید از کربوهیدرات‌هایی استفاده کرد که قند خون را ناگهان بالا می‌برند. کربوهیدرات‌های مناسب در نان حاوی غلات، لوبیا، غلات کامل، سویا، سیب، هلو و سایر میوه‌ها وجود دارند؛ این در حالی است که خوراکی‌هایی مثل کیک، چیپس، شکلات و شیرینی، قند خون را به سرعت افزایش می‌دهند و در نتیجه، بدن برای ورود این قندها به درون سلول یا ذخیره کردن آن‌ها، به طور ناگهانی هورمون انسولین ترشح می‌کند و تعادل طبیعی سیستم کنترل‌کننده قند خون به هم می‌خورد.»


نتایج یک مطالعه

در مطالعه‌ای که روی 200 نفر از مردم انگلستان انجام شد، تأثیر غذا بر سلامت ذهنی و روانی افراد، مورد مطالعه قرار گرفت. از این افراد خواسته شد مصرف غذاهایی را که استرس‌زا هستند، قطع کنند و در همان زمان، مقدار غذاهایی را که منجر به تقویت خُلق می‌شوند، افزایش دهند. بعد از پایان این دوره آزمایشی، مشخص شد که 88 درصد افرادی که از رژیم‌های غذایی بالابرنده خلق‌وخو استفاده کرده بودند، از نظر ذهنی و روانی، وضعیت بهتری داشتند و بقیه آن‌ها، عنوان کردند که کمتر دچار حالت‌های افسردگی شده‌اند. دکتر مظهری در این‌باره می‌گوید: «همان ‌طور که بدن ما نیازمند استفاده از مواد غذایی کافی است، مغز هم نیاز به موادی دارد که بتواند تعادل فرد را حفظ کند و ما را از رادیکال‌های آزادی که به دلیل آلودگی‌‌های محیطی درگیر آن‌ها هستیم، رهایی دهد.» شکر، کافئین و شکلات به مقدار زیاد، موادی هستند که استرس‌زا محسوب می‌شوند، در حالی که موادی مثل آب، سبزی، میوه و ماهی، حمایت‌کننده‌های خلق‌و‌خو هستند. اسیدهای چرب امگا-3 هم که در ماهی‌های چرب (مثل ماهی آزاد) فراوانند، بر نواحی خاصی از مغز که با عواطف ارتباط دارند تأثیر می‌گذارند. پژوهشگران مشاهده کرده‌اند که افراد با میزان‌ پایین‌تری از امگا-3 در خون، بیشتر مستعد هستند که دیدگاهی منفی نسبت به زندگی داشته باشند و بیشتر به طور تکانه‌ای رفتار می‌کنند. در حالی که افرادی که در خونشان میزان بالاتری از امگا-3 دارند، معمولاً توافق‌پذیرند و با احتمال کمتری اخلاق تند و خشن از خود نشان می‌دهند. علاوه بر این، چربی در حد متعادل اثر ضد افسردگی دارد اما استفاده زیاد از آن، باعث می‌شود چربی در معده به مدت طولانی باقی بماند و سبب منحرف شدن خون از مغز، عضلات و سایر بافت‌های بدن به سمت معده شود و این مسأله، رخوت و بی‌حالی را لااقل تا 6 ساعت بعد در پی دارد.

حرف آخر

با تمام این‌ها، بدغذایی فقط دامن کسانی را که به رژیم‌های سفت و سخت روی می‌آورند، نمی‌گیرد. حتی اگر یک گرم هم اضافه وزن نداشته باشید، باز هم ممکن است عادات غذایی شما آن‌قدر بد باشد که گرفتار بدخلقی‌های غذایی شوید. طولانی سرخ کردن غذاها و استفاده از روغن‌های نباتی هیدروژنه و اشباع‌شده، از همان مواردی هستند که دکتر مظهری، رئیس انجمن تغذیه ایران، آن‌ها را دلیل به‌ هم‌خوردگی توازن و سلامت غذایی می‌داند و نتیجه مستقیم آن را، اختلال در سیستم دفاعی و خلق‌وخو معرفی می‌کند و می‌گوید: «این موارد می‌تواند مشکلات عصبی، جسمانی و حتی حمله‌های قلبی را به دنبال داشته باشند.» رئیس انجمن تغذیه ایران با بیان این مطلب می‌گوید: «در اروپا و آسیا متخصصان تغذیه توصیه می‌کنند که روزانه بین 300 تا 700 گرم سبزیجات خام و پخته در برنامه غذایی افراد باشد. سبزیجاتی با رنگ‌های مختلف و بدون آلودگی‌های ثانویه می‌توانند ویتامین‌های مورد نیاز بدن را تأمین کنند و موجب شادابی، خلقیات خوب، جذب آهن و بهبود عملکرد دستگاه گوارش شوند.»
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد